حجاب امری اختیاری یا اجباری؟
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
«اختیار» یکی از بزرگترین و گرانقدرترین کرامتهای تفویض شده از طرف خداوند متعال به انسان است و «اجبار» در نخستین نگاه، واژهای ناپسند است چون تحمیل و تحکم و محدود ساختن اختیار انسانها را تداعی میکند.
زری اسفندفر/هر چند آنگاه که پای اجتماع و زندگانی انسانها با یکدیگر به میان میآید، آزادی محدودیت مییابد و انسانها داوطلبانه میپذیرند که با اجبارهای قانونی تن در دهند تا مانع پیدایش هرج و مرج در جامعه شوند. در غیر اینصورت هر فردی میتواند بر اساس منافع و سلیقه خود زیر چتر اینگونه شعارهای تضادنما پناه بگیرد و مثلاً شعار مالیات اختیاری یا اجباری و یا بطور کلی اطاعت از قانون، اختیاری یا اجباری را سر دهد که همگی را میتوان مولفههای همان سیاست نافرمانی مدنی دشمن دانست.بنابراین مساله اصلی اینجاست که آیا حجاب، مسألهای شخصی است یا یک موضوع اجتماعی؟ و اگر موضوعی اجتماعی است که هست، زیرا در ارتباط با عدم رعایت حجاب در منزل کسی مورد بازخواست قرار نمیگیرد.در اینصورت آیا در موضوعاتی که مربوط به عموم جامعه است، باید بر اساس سازوکارهای رسمی، ضوابط و قوانینی وضع شود یا هر کس میتواند به اختیار خود و به هر طریق که صلاح میداند رفتار نماید. مثلاً درباره رفت و آمد وسایل نقیله در شهرها، آیا میتوان تصور کرد که هر کس بر اساس سلیقه و تشخیص خود رانندگی کند و نیازی به قانون نیست یا افراد الزامی به اجرای آن ندارند؟ چرا درباره برخی موضوعات اجتماعی ضرورت وجود قانون را پذیرفتهایم اما درباره برخی ضروریات و موضوعات اجتماعی، که اتفاقاً دین هم بر آن تأکید دارد، تحت تأثیر غوغاسالاری فرهنگ بیگانه، منکر ضرورت قانونمندی میشویم؟البته عفاف مسالهای درونی و اعتقادی است که نمیتوان با اعمال قانون افراد را درباره پایبندی قلبی یا عدم پایبندی درونی به آن مورد بازخواست قرار داد و اما درباره مظاهر بیرونی عفاف از جمله حجاب، قطعاً هیچ انسان خردمندی قایل به آن نیست که ضابطه و حریمی برای رعایت حجاب وجود نداشته است کمااینکه در هیچ کجای جهان هم بیبندوباری و عریانی مطلق در پوشش، مجاز نیست و با آن برخورد می شود، بلکه سخن بر سر حدود قانونی حجاب است آن هم در محافل عمومی و اجتماعی. حجاب برای یک زن مسلمان واجب و ضروری است ولی مفهوم “وجوب” و “ضرورت” با مفهوم “اجبار” تفاوت می کند. به تعبیر مرحوم شیخ الطائفه جناب شیخ طوسی که استادالفقهاست، هر تکلیف و واجب شرعی اساسا بدون اختیار معنا پیدا نمی کند ، این یک قاعده است . وقتی گفته می شود چیزی جزو تکالیف و واجبات است، معلوم می شود اختیاری است. “اختیار” در اینجا غیر از مفهوم عرفی آن است . اختیار در مقابل اجبار است نه در مقابل ضرورت و وجوب. تمام واجبات شرعی، برای یک فرد دیندار ضرورت قطعی دارند و بر یک مسلمان واجب است که با اختیار خودش آنها را انجام دهد ولی اجباری نیست، یعنی کسی نمی تواند به عنوان تکلیف شرعی دیگران را با زور الزام به انجام آنها بکند. بنابراین حجاب هم در عین حال که وجوب شرعی دارد اختیاری است.