مدیر کل ارشاد البرز با شعر با خبرنگاران حرف زد
سپیدارآنلاین: گروه فرهنگی
مدير کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان البرز خطاب به خبرنگاران با زبان شعر:
دوستانم اي خبر در چنگتان
اي مرام و معرفت فرهنگتان
طول شش ماهي که اينجا آمدم
بارها در پيشتان زانو زدم
شايد اول بار بعد از آمدن
با شما گفتم سخن از مرد و زن
از خبر گفتم که در عصر جديد
کس برايش هم ترازي را نديد
از قلم از جايگاهش در جهان
از قداست هاي آن در هر زمان
از تلاش عاشقانه روز و شب
تلخ گاهي، گاه شيرين چون رطب
اينکه عشقي بود در دل هايتان
گرچه زخمي مي شود پاهايتان
بي نصيب از مال و اموال زياد
عشق را کي مي توان قيمت نهاد
آه امان از داد و از هيهاتتان
خانه آمد پشت مطبوعاتتان
چون قرار از روز اول اين نبود
ناشکيبي جزء اين آئين نبود
دوستان، آن مهرباني ها چه شد؟
هم دلي ها هم زباني ها چه شد؟
هم دلي ها عشق را چندان کند
هر عبوسي را ببين خندان کند
زير سقف آسمان همسايه ايم
آفتاب داغ غم را سايه ايم
ما که گوش و چشم مردم بوده ايم
در ميان همهمه گم بوده ايم
چشم محرومان به دستان شماست
جانشان وابسته بر جان شماست
نقد بايد کرد هر رفتار ما
گفت هر خوب و بد از کردار ما
بار سنگيني که بر دوش شماست
هر که عاشق بود مدهوش شماست
اي عزيزان جنگ و دعوا تا به کي؟
خلف وعده از شماها تا به کي؟
سال فرهنگ است و ما آشفته ايم
بارها از جنگ و دعوا گفته ايم
من، شما بايد به اينجا ما شويم
زير سقفي بايد اينجا جا شويم
بايد از نامهرباني ها گذشت
بايد از پايين و بالاها گذشت
دست در دستان هم بايد دهيم
ما که از فرداي خود آگه نهيم
من، رها کن، من همان شيطان ماست
من بماني صد فغان پايان ماست
کاش با هم مهربان تر مي شديم
زير باران جملگي تر مي شديم
چون اصول ماهمه با هم يکي است
گرچه اصلاح است در عالم يکي است
با ولايت زنده و پاينده ايم
غم نبايد برد تا ما زنده ايم
هر که تفسيري به غير از اين کند
سوي ديگر اسب خود را زين کند
ذره ام در پيش اصحاب خبر
هر چه گفتم خواهشي شد مختصر
منیع:آریا