«ایران میخواند»؛ روایت بازگشت کتاب به مردم
سپیدارآنلاین: گروه گزارش
در سالی که جامعه در جستوجوی بازسازی پیوندهای گسسته و احیای گفتوگوی مدنی بود، کتاب نه در قالب برنامههای اداری، بلکه در خیابانها، مدارس، کتابفروشیها و حتی روستاها جریان یافت. این هفته روایت لحظهای بود که کتاب دوباره از پشت میزهای سیاست فاصله گرفت و به دست مردم برگشت؛ بهعنوان یک تجربه مشترک، یک زبان جمعی و چراغی برای امید.
به گزارش ستادخبری سیوسومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، سال ۱۳۹۵ در تاریخ فرهنگی ایران، سالی بود میان دو دوره بزرگ: دوران تثبیت سیاستهای فرهنگی دولت «تدبیر و امید» و آغاز دوران جدیدی از مشارکت مدنی در فرهنگ. در آن سال، جامعه ایران به تدریج از فضای سنگین سالهای پیش خارج میشد. امید اجتماعی، اگرچه شکننده، دوباره در میان مردم شکل میگرفت. در کنار این، نهادهای فرهنگی در پی آن بودند که کتاب را از حالت نمادین به کنشی روزمره بازگردانند. در چنین بستری، بیستوچهارمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران برگزار شد؛ دورهای که در حافظه فرهنگی کشور، بیش از هر چیز به «مردمیشدن کتاب» شهرت یافت.این بار دیگر خبری از افتتاحیههای رسمی در تهران نبود؛ دولت تصمیم گرفت مرکز ثقل فرهنگی خود را به شهرهای دیگر منتقل کند. به همین دلیل، آیین افتتاحیه در نیشابور برگزار شد؛ شهری با ریشههای کهن فرهنگی و عنوان تازه «پایتخت کتاب ایران». در مراسم افتتاحیه که با حضور سیدعباس صالحی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علیاصغر سیدآبادی، دبیر جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان و عباس کرخی، رئیس اداره ارشاد نیشابور، همراه بود، از برنامهای نو سخن رفت: اینکه باید فرهنگ مطالعه از مرکز به پیرامون حرکت کند و ایران، سراسر «کتابخانهای زنده» باشد.در سالی که جامعه به بازتعریف اعتماد نیاز داشت، این انتخاب (آغاز هفته کتاب از نیشابور) تصمیمی نمادین و معنادار بود: بازگشت به سرچشمههای فرهنگ، به شهر خیام و عطار، و یادآوری این نکته که تمدن ایرانی از دل اندیشه و کلمه برخاسته است.
ملتِ اهل مطالعه خویشتن را بازمییابد
«ایران میخواند»؛ این شعار ساده اما ژرف، بیانیهای فرهنگی بود در باب پیوند ملی. «ایران میخواند» یعنی بازگشت به صدای جمعیِ آگاهی، یعنی ملت واحدی که نه با شعار، بلکه با خواندن زنده است. در این شعار، کتاب دیگر ابزار تعلیم صرف نبود، بلکه نماد حیات فکری ملت بود؛ ملتِ خوانندهای که از راه کلمه، خویشتن را بازمییابد.پوستر این دوره، تجسم بصری همین اندیشه بود: نقشهای از ایران که به شکل یک کتاب درآمده و بر آن نوشته شده بود «ایران میخواند».آبیِ آرام پوستر، نشانه اعتماد و وحدت بود و کتاب، استعارهای از سرزمینی که فرهنگش نه در قدرت نظامی، بلکه در قدرت خواندن و اندیشیدن ریشه دارد.
از مرکز به پیرامون؛ تغییر مسیر فرهنگ
برگزاری افتتاحیه در نیشابور، تغییری بنیادین در فلسفه برگزاری هفته کتاب بود. تا پیش از این، محور برنامهها تهران بود؛ اما در این سال، برای نخستینبار کتاب از پایتخت به شهرها رفت. این تصمیم، از سیاستی تازه در وزارت فرهنگ حکایت داشت: تمرکززدایی از فعالیتهای فرهنگی و رساندن عدالت فرهنگی به شهرستانها. در نیشابور، همزمان با افتتاحیه، جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان نیز گشایش یافت؛ حرکتی که نقش خانواده و مدارس را در ترویج مطالعه پررنگتر کرد. از همان روز نخست، نشانهها روشن بود: این هفته میخواهد کتاب را از سطح شعار به عمق زندگی مردم ببرد.
پیوندی با جهان مدرن
در تقویم این دوره، چینش روزهای هفته کتاب خود حامل یک پیام بود: حرکت آگاهانه از بستر نهادهای دانایی سنتی به سوی زیست فرهنگی نو. هفتهای که با دانشگاه ــ نماد تفکر انتقادی و تولید علم ــ آغاز شد، در ادامه پای رسانه را به میان آورد تا نشان دهد کتاب فقط در قفسه نمیماند، بلکه باید در فضای عمومی و جریان ارتباطی جامعه حضور یابد.
۲۵ آبان – کتاب و دانشگاه
۲۶ آبان – کتاب و رسانه
۲۷ آبان – کتاب و کودک
۲۸ آبان – کتاب و هنر
۲۹ آبان – کتاب و تکنولوژی
هفتهای که با دانشگاه آغاز شد، با تکنولوژی پایان یافت؛ نمادی از پیوند سنت دانایی با جهان مدرن.
نگاه آیندهنگر خانه کتاب
در این سال، خانه کتاب بیش از همیشه نقشی محوری داشت. از تجلیل از عبدالله کوثری، مترجم برجسته ادبی گرفته تا برگزاری طرح پاییزه کتاب؛ فعالیتهای این نهاد نشان از تداوم رویکرد مشارکتی داشت. نشستهایی مانند «چالشهای نشر الکترونیک در ایران»، «مارک ایران از آموزش تا واقعیت» و وضعیت کتابداری در مقایسه با استانداردهای جهانی، نشاندهنده نگاه آیندهنگر به ساختار نشر بودند. در همین سال بود که خانه کتاب کوشید با برنامههایی نظیر کتابگردی ملی و جشنواره مروجان کتابخوانی، پل میان نهاد رسمی و مردم را مستحکمتر کند.
مشارکت ملی؛ از دانشگاه تا کتابخانهها
در کنار خانه کتاب، نهادها و سازمانهای مختلف در شکلدهی این هفته نقش داشتند؛ سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی با برگزاری بیستوسومین جشنواره کتاب سال دانشجویی، بار دیگر بر پیوند میان پژوهش علمی و فرهنگ مطالعه تأکید کرد.نهاد کتابخانههای عمومی کشور آیین بزرگداشت کتاب، کتابخوانی و کتابدار را برگزار کرد و از کتابداران برگزیده کشوری تقدیر بهعمل آورد و انجمن ناشران کودک و نوجوان در مراسمی صمیمی از دو کتاب تازه رونمایی کرد.بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با راهاندازی مجله آنلاین الف یا، پلی میان ادبیات کلاسیک و فضای مجازی ساخت. انجمن سینمای جوانان ایران نیز با برگزاری سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، نگاه تازهای به روایت تصویری کتاب ارائه داد. جشنواره مروجان کتابخوانی در سومین دوره خود از دهها گروه داوطلب که در مدارس، کتابخانهها و روستاها به ترویج مطالعه میپرداختند، تقدیر کرد.
استانها؛ ایران در حال خواندن
در استانها، شور کتاب از هر زمان دیگری گستردهتر شد. در تهران، دومین جشنواره کتاب سال معلولین برگزار شد؛ رویدادی انسانی که نشان میداد کتاب برای همه است. در اصفهان، دومین جایزه ادبی سیلک با محور ادبیات بومی و خلاقیت جوانان شکل گرفت. طرح ملی کتابگردی نیز در دهها شهر اجرا شد. کتابفروشیها مملو از دانشآموزان و شهروندانی بودند که با نویسندگان دیدار میکردند؛ چهرهای زنده از ایرانِ خواننده.
از صفحه تا تصویر؛ کتاب در جهان رسانه
در این سال، پیوند میان کتاب و رسانه جایگاهی ویژه یافت. جشنواره کتاب و رسانه در پانزدهمین دوره خود به ارزیابی عملکرد رسانهها در معرفی آثار فرهنگی پرداخت. در همین راستا، خانه کتاب نشستهایی با عنوان چند خط صدا و کتاب و سینما برگزار کرد تا گفتوگویی تازه میان واژه و تصویر شکل گیرد. کتاب دیگر محدود به چاپ نبود؛ در فیلم، رادیو، مجله و حتی فضای مجازی حضور یافت؛ نشانهای از بلوغ فرهنگی رسانهها در مواجهه با ادبیات.
کتاب؛ زبان امید و هویت ملی
بیستوچهارمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، نماد دورانی بود که در آن فرهنگ از مرکز به مردم بازگشت. کتاب در این سال نهتنها موضوع جشن و سخنرانی، بلکه به تجربهای اجتماعی بدل شد؛ از کودکان نیشابوری تا استادان دانشگاه در تهران، از کتابداران روستایی تا مروجان داوطلب در مدارس. شعار آن سال، «ایران میخواند»، حقیقتاً تحقق یافت؛ ایران واقعاً در حال خواندن بود. در روزگاری که بسیاری از جوامع گرفتار سرعت فناوری و فراموشی بودند، کتاب در ایران به یادآوری بدل شد؛ یادآوری اینکه هنوز میتوان با واژهها زندگی کرد. از نگاه تاریخی، این هفته نقطه عطفی در مسیر سیاست فرهنگی کشور بود؛ دورهای که در آن خواندن از رفتار فردی به مسئولیتی جمعی تبدیل شد. کتاب، در سال ۱۳۹۵، دوباره بهعنوان زبان امید، گفتوگو و هویت ملی شناخته شد.