فشاری که امروز گریبانگیر تمام آحاد جامعه شده است!
سپیدارآنلاین: گروه تنور داغ
اخیراً شاهد افزایش قیمت دلار در بازار به علل مختلف سیاسی و اقتصادی بودهایم. برخی از تحلیلگران این گرانی دلار را ناشی از مسائل سیاسی، برخی دیگر به دلایل اقتصادی و برخی نیز به سبب تحریمهایی میدانند که کشورمان کماکان با آن دست و پنجه نرم میکند.
نگرانی از کاهش درآمدهای ارزی به علت تشدید تحریمها و حذف ارز نیمایی، تا کریسمس و سال نوی چینی، همگی دست به دست هم دادهاند تا قیمت دلار را به سمت بالا سوق دهند.
اقتصاددانان و مدیران ردهبالا، افزایش قیمت دلار را مقطعی عنوان کردهاند و چشم جامعه امیدوار به توقف این روند نشسته است، اما دریغا و دریغا...
با توجه به تشنگی شدید بازار و هجوم وحشتزده به سمت دلار، به نظر میرسد دلار هیچگونه تمایلی به عقبنشینی ندارد و در حال فرار رو به بالا است. ذهنیت جامعه که خسته از تحلیل و ناامید از کاهش قیمت است، نظارهگر قد کشیدن قیمت دلار میباشد.نکته اصلی که پای *شرافت* انسان در میان است، این است که عدهای پا روی انسانیت گذاشته و به دنبال سودی افتادهاند که بوی خون میدهد. این عده با خریدن دلار به امید فروش آن با سودی هنگفت، در حال مکیدن خون کودکان بیمار هستند که حال باید داروهای خود را با قیمتی دو، سه و یا بهتر بگویم چند برابر خریداری کنند و توان پرداخت آن را ندارند.از سوی دیگر، این عده با خرید جهنمی از آتش، در حال کوچک کردن سفرهای هستند که برای خوردن یک وعده غذایی، دیگر باید چند برابر هزینه کرد.
چرا و به چه قیمتی؟؟؟!!!صنعتگر و تولیدکنندهای که برای تهیه مواد اولیه جهت تولید و تأمین مایحتاج مردم تشنه دلار بوده و در حال حاضر باید دلار را به چند برابر قیمت تهیه کند، در حالی که میلیونها دلار در خانههای عدهای پنهان شده است، به امید سودی که بوی خون میدهد. این بار، این بار بر دوش مصرفکنندهای است که زیر بار مشکلات، صدای خرد شدن استخوانهایش به گوش میرسد.چرا مردم کشور همسایه، سوریه، وقتی شاهد کاهش ارزش پولی کشورشان بودند، تصمیم به کمک به یکدیگر گرفتند و در اقدامی، تمام دلارهای خود را به دولت فروختند؟!
حال شما بگویید، چه کاری از دست ما، طبقهی متوسط جامعه، برمیآید؟!
آرمین رام برزینی
فعال در حوزه تحول اجتماعی و مدیریت شهری