21 مرداد 1394
شماره خبر: 147177

زندگی نامه شهید مهدی حاج قاسمی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی

سپیدار‌آنلاین: گروه یادداشت

زندگی نامه شهید مهدی حاج قاسمی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


شهید مهدی حاج قاسمی در آبان ماه 1349 در خانواده ای متوسط و مذهبی در شهرستان کرج به دنیا آمد و یکی از کبوتران سپید بالی است که از بام میدان جنگ و جهاد به سمت ملکوت اعلی پر کشید و در آسمان ایثار و شهادت جاودانه شد.
زندگی نامه این شهید بزرگوار به شرح ذیل است: شهید مهدی حاج قاسمی در آبانماه 1349 در خانواده ای متوسط و مذهبی در شهرستان کرج به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران طفولیت نزد پدر و مادر مهربان و صبورش برای گذراندن تحصیلات ابتدایی به دبستان های ابن سینا و دین و دانش وارد شد. از دوره راهنمائی به بعد علاوه بر فراگیری علم و دانش، علاقه وافری به تعالیم دینی از خود نشان می داد تا آنجا که در کلاس آموزشی قرائت قرآن شرکت کرده و با کوشش بسیاری که نمود به یاری خداوند قرائت قرآن را به طور کامل فرا گرفت. با آغاز طوفان سهمگین انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در تظاهرات و راهپیمایی ها دوشادوش ملت مسلمان شرکت می کرد. پس از انقلاب در سن 13 سالگی با احساس مسئولیت فراوان وارد تشکیلات بسیج شد و به علت فعالیت های چشمگیرش در ستاد ناحیه 10 بسیج سپاه پاسداران در امور تبلیغاتی به همراه دوستان شهیدش سعید رضایی و مهدی عشیری مشغول به فعالیت شد. این شهید عزیز نسبت به ادای احکام اسلامی خیلی حساس بود. نماز را آنچنان زیبا می خواند که گوئی در دریایی از عرفان و معنویت غرق است، شرکت در دعای کمیل و توسل را خیلی سفارش می نمود. از دیگر ویژگی های بارز شهید، وفای به عهد بود و این یک صفت جدائی ناپذیر از او بود. آری این یار باوفای حسین (ع) وجودش آنچنان غرق در عالم عرفان بود که هرکس او را می دید مجذوب معنویت او می شد و در پرتو نورانیت او در خود احساس شادی می کرد. احساس مسئولیت بیش از حد این شهید نسبت به خون شهیدان موجب گشت که در چهارمین مرحله اعزام سپاهیان حضرت محمد (ص) برای آموزش به پادگان سید الشهداء اعزام گردید و پس از اینکه توانست آموزش های لازم را با موفقیت طی کند، در دومین مرحله اعزام سپاهیان حضرت مهدی (عج) به جبهه نور علیه ظلمت رهسپار شد. سرانجام خطه خونین و مظلوم شلمچه گلی دیگر از بوستان عاشقان الله را به خود گرفت و این عاشق پاکباز را در عملیات افتخار آفرین کربلای 8 به خاک و خون کشید. پیکر پاک این شهید عزیز در تابستان سال 1379 به آغوش گرم و پر محبت خانواده اش بازگشت. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
و لاتَحسبنّ ألذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ الله أمواتاً بَل أحیاء عِند ربّهم یُرزَقون
پس از حمد و ستایش خداوند تبارک و تعالی و درود بیکران بر خاتم انبیاء (ص) و سلام بر امامان معصوم (علیهم السلام) و سلام بر امام مهدی (عج) منجی عالم بشریت و برپاکننده قسط و عدل و بر نائب برحقش امام خمینی (ره) که خداوند سایه پر برکتش را بر سر همه ملل مظلوم جهان تا ظهور آقا امام زمان (عج) مستدام بدارد و سلام بر شهدای به خون غلطان جبهه های نبرد حق علیه باطل و سلام بر خانواده معظم شان که خداوند به آنها صبر جمیل و اجر جزیل عنایت بفرماید. إنالله و إنا إلیه راجعون؛ همه از خداییم و بازگشت مان به سوی خداست. بشر روزی با این دنیای فانی وداع می نماید و در پیشگاه خدا حاضر و به اعمال گذشته و آینده اش واقف می شود. وای و صد وای بر آنان که قدر خودشان را در این چند روز دنیای فانی نمی دانند، یعنی دستشان را پر نمی نمایند و به اخلاق حسنه و ا عمال نیک آراسته نمی شوند. افسوس که دل می بندند و دوست می دارند چند روز دنیای فانی را، همچنان دل می بندند که انگار چند سال عمر می نمایند. غرور می ورزند، غفلت زده اند و سرکشی می کنند و در نهایت از درگاه خداوند رانده میشوند. می گویند: وقتی ملکوت الموت پیش شان می آید و می خواهد قبض روحشان بنماید، اجازه می خواهند، یک روز به آنها مهلت داده شود، به آنها اجازه داده نمی شود، هرچه اصرار می کنند کسی به حرفشان گوش نمی کند. می گویند، آن روز، روز حسرت است، حسرت از اینکه چرا این چند روز دنیا را در غفلت به سر برده اند؛ چرا باعث غضب خدا شده اند؛ چرا قلب ائمه معصومین (ع) را به درد آورده اند؛ چرا گناه کرده اند؛ معصیت نموده اند؛ خدایا! شرمساریم و خجلیم که مدتی از عمرمان با زشتی گذشت، به غفلت و معصیت گذشت، چگونه می توان در آن دنیا سر بلند کرد! در صورتی که جز معصیت و گناه کوله باری دیگر نداریم. ای کسانی که به فکر پول هستید و پول دوستید، آیا شما بیشتر مال و منال داشته باشید نمی میرید؟ شما چه مال بیشتری داشته باشید، چه نداشته باشید، خواهید مرد. پس کمتر حرص و طمع داشته باشید و کمتر کسانی را که به فکر مال نیستند و به فکر آخرتند سرزنش و تحقیر کنید و کمتر باد به غبغب بیندازید. شکر خدا که چند صباح از عمرمان در کنار برادران عزیز و بزرگوار و مخلص له الدین بسیج و سپاه در جبهه نور علیه ظلمت گذشت.
همچنین باید به خانواده هایی نگاه کنید که چند فرزند در این راه پرپر کرده اند؛ نه آنکه بگویید چرا فلانی سربازی نرفته، بالاخره ببخشید مرا و حلال کنید و از دوستان و آشنایان و فامیل ها بخواهید حلالیت مرا.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود