به عنوان یک شهروند، به صراحت با دیوارکشی بوستانهای سطح شهر مخالفم!
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت / تنور داغ
*باید بدانیم که امنیت پارکها تنها با محصورسازی آنها با بلوک و سیمان تأمین نمیشود.*
عملکرد اصلی فضای عمومی، فراهمآوردن بستری برای حضور مردم است. انسان بهعنوان مهمترین عامل در پویایی فضاهای شهری، نیازمند فضایی مناسب برای تعاملات اجتماعی است. فضای عمومی ظرفیت عظیمی در پاسخ به این نیازها دارد.فضای سبز از یکسو بهبود وضعیت زیستمحیطی شهرها را فراهم میکند و از سوی دیگر، شرایط مناسبی برای گذران اوقات فراغت شهروندان ایجاد میکند. تأمین امنیت بهعنوان یکی از نیازهای اساسی انسان، همیشه مورد توجه بوده است. *اما آیا دیوارکشی و محصور کردن پارکها و بازگشت به ۳۰سال پیش راهحل مناسبی است؟*
*کنترل جرم و نظریه CPTED:*
کنترل جرمهای محیطی یک علم چندرشتهای و هنر تدبیری است. نظریه CPTED (پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی) به ما کمک میکند با طراحی مناسب، از وقوع جرائم در فضاهای عمومی جلوگیری کنیم.
*عوامل اصلی CPTED*
1. طراحی فیزیکی: ایجاد محیطهای باز و قابل نظارت، نورپردازی مناسب و انتخاب مصالح امن.
2. استفاده مؤثر از فضا: طراحی فضا بهگونهای که نظارت و شفافیت را تسهیل کند.
3. مشارکت جامعه: همکاری اهالی در طراحی و اجرای پروژهها برای تأمین نیازها و مشکلات محلی.
4. مدیریت محیطی: نظارت بر فضاهای عمومی و ایجاد اقدامات اضطراری.
5. تعامل اجتماعی: تقویت ارتباطات مثبت میان اهالی و مقامات محلی.
*و اما راهکارهای جایگزین دیوارکشی:**
پیشگیری از جرم از طریق طراحی شهری یک رویکرد کلان به مدیریت فضاهای عمومی است. عناصر کلیدی این رویکرد شامل:
1. طراحی محیطی ایمن: استفاده از نورپردازی مناسب و کاهش مکانهای پنهان.
2. تعامل اجتماعی: ترویج تعاملات اجتماعی برای افزایش امنیت.
3. نظارت و امنیت: استفاده از دوربینهای مدار بسته و سیستمهای امنیتی.
4. تعامل با محله: همکاری محله با ادارات محلی.
5. آموزش و افزایش آگاهی: آموزش رفتارهای ایمن به شهروندان.
6. مشارکت شهروندان: تشویق به مشارکت فعال در امور شهری.
این رویکرد در بسیاری از شهرها و مناطق جهان بهعنوان روشی مؤثر برای کاهش جرم و جنایت شناخته شده است. این روش به طراحان شهری، مدیران و نهادهای اجتماعی ابزارها و اصولی ارائه میدهد تا محیطهای ایمنتری ایجاد کنند. بوستانها باید در ارتباط کامل با بافت شهری و زندگی شهروندان تعریف شوند. تفکیک آنها از شهر با حصارکشی، بیمعناست. این جداسازی به این معناست که عملکرد بوستانها تنها به یک منطقه خاص یا گروهی از افراد و ساعات مشخص محدود میشود. در حالی که ساخت و نگهداری بوستانها با هزینههای عمومی تأمین میشود، این نادرست است که از پول و دارایی مردم، فضاهایی ایجاد شود که دسترسی به آنها محدود باشد.*
آرمین رامبرزینی فعال در حوزه تحول اجتماعی و مدیریت شهری