مسئولیت رسانهها در برابر اسراف و تجملگرایی
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
اسراف و تجملگرایی، دو آسیب اجتماعی و فرهنگی هستند که با تضعیف ارزشهای اصیل، سبک زندگی جوامع را دستخوش تغییرات منفی میکنند.
مصطفی جعفری -سپیدار نیوز ///این دو پدیده نهتنها به مصرفگرایی افراطی، شکاف طبقاتی و فشار اقتصادی بر اقشار ضعیف منجر میشوند، بلکه بنیانهای اخلاقی جامعه را نیز سست میسازند. در این میان، رسانهها با توجه به گستره اثرگذاریشان بر افکار عمومی، نقشی تعیینکننده در کنترل یا تشدید این رفتارها دارند. بنابراین، یکی از وظایف مهم رسانهها، آگاهسازی جامعه نسبت به آثار مخرب اسراف و تجملگرایی و ترویج سبک زندگی متعادل و سادهزیستانه است.
امروزه بسیاری از الگوهای مصرف در جامعه نه بر پایه نیاز واقعی، بلکه بر اساس تبلیغات، فضای مجازی، سریالها و برنامههای نمایشی رسانهای شکل میگیرند. رسانههایی که در آنها سبک زندگی لوکس، مصرف افراطی، خرید بیرویه، مراسم پرهزینه و ظاهرگرایی برجسته میشود، عملاً در خدمت ترویج فرهنگ اسراف و تجمل قرار میگیرند؛ ولو بهصورت ناآگاهانه.یکی از نخستین وظایف رسانهها در این زمینه، بازنگری در محتوای تولیدی و بازنمایی مسئولانه از سبک زندگی است. در بسیاری از تولیدات تلویزیونی یا محتوای شبکههای اجتماعی، خانوادههایی به تصویر کشیده میشوند که در خانههایی بسیار مجلل زندگی میکنند، لباسهای گرانقیمت میپوشند، خودروهای لوکس دارند و سطح مصرفشان بسیار بالاتر از واقعیت جامعه است. این بازنماییهای غیرواقعگرایانه، موجب القای نارضایتی، رقابت مصرفی، و فشار اجتماعی بر مخاطبان بهویژه جوانان میشود.وظیفه دوم رسانهها، آگاهسازی عمومی درباره پیامدهای فردی و اجتماعی اسراف و تجملگرایی است. تولید برنامههای مستند، میزگردهای کارشناسی، گفتوگو با جامعهشناسان، روانشناسان، و اقتصاددانان درباره آسیبهای روحی، خانوادگی و اقتصادی ناشی از مصرفگرایی، میتواند ذهنیت جامعه را به سمت سبک زندگی معتدل و منطقی سوق دهد. باید روشن شود که تجملگرایی نه نشانه پیشرفت، بلکه مظهر شکاف طبقاتی، اسراف منابع، و از بین رفتن همبستگی اجتماعی است.
از سوی دیگر، توجه به آموزههای دینی در مورد قناعت و پرهیز از اسراف باید جایگاه ویژهای در رسانههای متعهد داشته باشد. فرهنگ اسلامی، اسراف را نکوهش و سادهزیستی را ستایش میکند. آیات قرآن کریم، روایات اهلبیت علیهمالسلام، و سیره عملی بزرگان دین، همگی بر زندگی متعادل و پرهیز از تجمل تأکید دارند. رسانهها میتوانند با زبانی هنرمندانه و قابل فهم برای نسل جوان، این آموزهها را در قالبهای نوین منتقل کنند.
نکته دیگر، بازنگری در سبک تبلیغات بازرگانی در رسانههاست. بخش قابل توجهی از مصرفگرایی ناشی از پیامهای تبلیغاتی اغراقآمیز است که افراد را به خرید بیشتر، نوگرایی افراطی و مقایسه دائم با دیگران ترغیب میکنند. رسانهها میتوانند با نظارت دقیقتر بر محتوای تبلیغات، از ترویج زندگی لوکس و مصرفی جلوگیری کرده و به جای آن، تبلیغ محصولات باکیفیت، اقتصادی و موردنیاز را در اولویت قرار دهند.همچنین رسانهها میتوانند با ترویج الگوهای موفق سادهزیستی در جامعه، به تغییر نگاه عمومی نسبت به سبک زندگی کمک کنند. معرفی کارآفرینان، نخبگان، معلمان، هنرمندان یا مدیرانی که با وجود موفقیتهای بزرگ، سبک زندگی ساده و متواضعانهای دارند، میتواند تأثیر روانی مثبتی بر مخاطب گذاشته و تجملگرایی را از حالت "ارزش" به "ضدارزش" تبدیل کند.مسئولیت دیگر رسانهها، همافزایی با نهادهای آموزشی و فرهنگی برای نهادینهسازی فرهنگ مصرف درست است. همکاری رسانه با مدارس، دانشگاهها، مساجد و مراکز فرهنگی، میتواند زمینه آموزش رفتارهای اقتصادی صحیح، آگاهی از آثار منفی اسراف، و تقویت روحیه قناعت را در نسل جوان فراهم آورد.در نهایت، رسانهها نباید تنها در مقام موعظهگر ظاهر شوند؛ بلکه باید خود نیز در رفتار رسانهایشان اسوه اعتدال باشند. سادهسازی در طراحی صحنهها، پرهیز از نمایش زندگیهای تجملی در برنامههای پرمخاطب، احترام به سبک زندگی اقشار متوسط و کمدرآمد، و دوری از اشرافیگری رسانهای، نشانگر صداقت در پیام و تعهد به مسئولیت اجتماعی خواهد بود.در جهانی که بازارهای مصرف بیوقفه در حال تبلیغ تجمل و اسرافاند، رسانههای مسئول و آگاه میتوانند پرچمدار بازگشت به سبک زندگی اصیل، انسانی و متعادل باشند. این رسالت، نهفقط یک انتخاب فرهنگی، بلکه ضرورتی اجتماعی و اخلاقی برای ساختن جامعهای مقاوم، منسجم و سالم است.