کنسرت؛ هنری که به تفریح لوکس و اعیانی مبدل شده است
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
آخرین کنسرت موسیقی پاپ در البرز در حالی به اجرا در آمد که به نظر می رسد دلالان این عرصه، بیشترین بهره را از نبود تفریح و امکانات فرهنگی کشور می برند.
در حالیکه حجم زیادی از مردم در بیست و نهمین شب خرداد ماه برای دریافت 28 هزار تومان یارانه نقدی ناشی از افزایش نان برای مراجعه به شعب پرداخت الکترونیکی بانک ها انتظار می کشیدند، قریب به دو هزار نفر از مردم استان البرز در ورزشگاه انقلاب کرج بلیط های 30،25 و 40 هزار تومانی کنسرت محسن یگانه را خریداری می کردند.پر واضح است که سالن های ورزشی برای اجرای کنسرت ساخته نشده اند! از این رو نشستن افراد روی سکوهای خشک و سخت سالن سه هزار نفره ورزشگاه، به رغم هزینه کرد بالا، چندان فراخور و شایسته مردمان این استان به نظر نمی رسد.همچنین کیفیت بسیار پایین صدا که ناشی از نبود امکانات مناسب صوتی از جمله آکوستیک نبودن دیواره های سالن بود سبب می شد بخش عمده ای از حاضرین تنها بنا به سابقه ای که از ترانه های خواننده داشتند اشعار وی را حدس بزنند! در این میان صحبت های مکرر "یگانه" میان اجراهایش این ضعف را مضاعف کرده بود.
چه کسی نافع است؟
با توجه به اینکه حضور در چنین محافلی اغلب به تنهایی چندان خوشایند نیست می توان در نظر گرفت متوسط خانواده هایی که در این مراسم شرکت کرده بودند حدود 120 هزارتومان برای یک شب سرگرمی هزینه کرده باشند. این میزان هزینه کرد آن هم برای زمانی کمتر از دو ساعت، با توجه به درآمد قشر متوسط جامعه، مبلغی بسیار غیرمنطقی و بالاست که به راستی دلیل این همه گرانی بر کسی روشن نیست!در گفتگوهای متعددی که با شرکت کنندگان در مراسم صورت گرفت روشن شد طیف های گوناگونی در این کنسرت حضور دارند که از جمله آنها افرادی هستند که صرف گذران وقت و شرکت در فضایی شاد حاضر به پرداخت چنین مبالغ گزافی شده اند. این طیف با توجه به سبک ترانه های خواننده مدعو که اغلب آثارش با طنین اندوه و غم همراه است چندان به نتیجه مطلوب نرسیدند.طیفی دیگر نیز صرف عشق و علاقه به خواننده مورد نظر در برنامه حضور یافته بودند که اینان نیز به دلیل کیفیت نازل مکان و امکانات برگزاری، بخصوص صدای بسیار بد سالن، به خواسته شان نرسیده و صرفا به همراهی با ترانه های خواننده و دست تکان دادن برای او قناعت کردند.ایجاد فضای تفریح و نشاط در جامعه، به خصوص برای قشر جوان، ضرورتی غیرقابل انکار و حیاتی است، اما این اقدام با چه قیمت، کیفیت و هدفی صورت می گیرد؟هزینه ها و درآمد چنین اجرایی را مقایسه کنید با اجرای تئاتر و نمایش های فاخری که در گوشه سالنی تنگ، با مخاطبی محدود و خاص به اجرا در می آید یا در نظر بگیرید هزینه تماشای یک فیلم سینمایی در سالن های درجه یک یا یک ساعت حضور در گالری های هنری، قیمت یک جلد کتاب یا ... که اگرچه معتقدیم حتی قیمت این محصولات فرهنگی نیز به نوبه خود باید از یارانه های ویژه برخوردار شده تا در عین تامین نیازهای مولفین و صاحبان آثار، به نحوی شایسته در دسترس عموم قرار گیرند.بر این اساس حتی با در نظر گرفتن مبلغ اجاره سالن، نقل و انتقال گروه و امکانات، دستمزد خواننده و دیگر هزینه های جنبی هم نمی توان اینطور متصور شد که بخش عمده درآمد کسب شده صرف هزینه های اجرای مراسم می شود. با یک محاسبه سرانگشتی برای دو شب اجرا با بیش از چند هزار مخاطب در یک سالن ورزشی فاقد امکانات با متوسط بلیط 30000 تومان؛ رقم میلیونی ناقابلی بدست می آید که معلوم نیست به جیب چه کسانی می رود؟ اگر با نگاهی دست بالا نیمی از این مبلغ صرف هزینه های برگزاری کنسرت شود آیا اجرای چنین برنامه هایی را می توان مصداق یک کار فرهنگی یا هنری دانست؟ یا بیشتر به یک دلالی هنری و تجارت شبیه است!
گزارش از : عادله سادات ارشادی مقدم