«خواندن» تمرین عدالت در فضای تأملگر قانون است
سپیدارآنلاین: گروه فرهنگی
میکائیل قاسمی؛ حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری گفت: قانون پیش از آنکه اجرا شود، باید فهمیده شود و فهم از مطالعه آغاز میشود. اگر در جامعهای مطالعه عمومی نباشد، قانون به ابزار قدرت بدل میشود، اما اگر مردم بدانند و بفهمند، قانون میتواند به ابزار عدالت بدل شود.
به گزارش ستاد خبری سیوسومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران به نقل از سپیدار نیوز- بحث درباره شعار «بخوانیم برای ایران» را بجز در گفتوگو با نویسندگان و اهالی ادبیات و اندیشه در همراهی با صاحبان مشاغل مختلف نیز پیگیری کردهایم. این انتخاب تلاشی است برای دموکراتیزه کردن معنا و برای بیرون کشیدن مقوله «خواندن» از حوزه نخبگان و پیوند دادن آن با زندگی روزمره. «خواندن» در این نگاه، نه امتیازی فرهنگی، بلکه کنشی انسانی است که در کارگاه، درمانگاه، دادگاه و... نیز باید جاری و ساری باشد. وقتی همه اهل «خواندن» و «مطالعه» باشند، معنا از انحصار بیرون میآید و به تجربه بدل میشود.هر شغل، زاویهای خاص به مفهوم «خواندن» میدهد. برای یک پرستار، خواندن یعنی فهمیدن درد؛ برای یک نجار، یعنی اندازهگیری دقیق؛ برای یک راننده، یعنی شناخت مسیرهای پیچیده شهر و... این گفتوگوها قرار است بازنمایی همین تنوع باشد و فراتر از آن تلاشی برای ساختن حافظه جمعی از پایین به بالا، آرشیوی از صداهای فراموش شده که حالا در متن فرهنگی ایران ثبت میشوند. در این مسیر خواندن نه فقط ابزار فهم، بلکه ابزاری برای بازسازی ابتدا خویشتن و بعد جامعه است. در نخستین قدم سراغ یکی از وکلای کهنهکار رفتیم.
میکائیل قاسمی، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری درباره این شعار گفت: در حرفه ما خواندن نه انتخاب بلکه ضرورت است. قانون، پیش از آنکه اجرا شود، باید فهمیده شود و فهم از خواندن آغاز میشود. هر ماده قانونی، هر رأی دادگاه، هر لایحه دفاعیه، متنی است که باید با چشم، ذهن و همینطور با وجدانی حساس به انسان خوانده شود.وی افزود: خواندن در وکالت تمرین عدالت است. ما با واژهها کار میکنیم، اما اگر واژهها فهم نشوند، اثری نخواهند گذاشت. وقتی یک وکیل میخواند، در واقع میخواهد رابطه فرد یعنی موکل خود با قانون را بازسازی کند. مطالعه یک وکیل یعنی سنجیدن فاصله میان متن و زندگی و این سنجش به فرض دقت، میتواند از دل فضای تأملگر قانون، مسیر عدالت را روشن کند.قاسمی ادامه داد: در جامعهای که مطالعه و «خواندن» عمومی نیست، قانون به ابزار قدرت بدل میشود. اما اگر مردم بخوانند، اگر بدانند، اگر بفهمند، قانون میتواند به ابزار عدالت بدل شود. خواندن در این معنا کنشی مدنی است؛ کنشی برای بازگرداندن قانون به مردم، برای بازگرداندن معنا به متن، برای بازگرداندن حق به جایگاهش. من بارها دیدهام که یک پرونده، فقط با یک جمله درست، با یک استناد دقیق، با یک فهم عمیق از متن، مسیرش عوض شده است. این یعنی «خواندن» قدرتی آرام اما مؤثر دارد. قدرتی که نه فریاد میزند و نه تهدید میکند، بلکه با دقت با استدلال و با فهم مسیر را تغییر میدهد.این وکیل دادگستری درباره ضرورتهای مطالعه گفت: در روزگاری که صداها بلندند و معناها کمرنگ، خواندن یعنی ایستادن؛ یعنی نپذیرفتن آنچه تحمیل میشود. یعنی بازخوانی آنچه فراموش شده است. در حرفه ما این ایستادن هر روز در دادگاه، دفتر کار و یا حتی کتابخانه شخصی اتفاق میافتد و هر بار این «خواندن» است که ما را به نقطه شروع باز میگرداند: به انسان، به حق و به عدالت.وی اضافه کرد: اگر قرار باشد جامعهای تابآور باشد، باید قانون را بفهمد و فهم قانون از «خواندن» آغاز میشود. خواندن نه فقط برای وکلا و حقوقدانان، بلکه برای همه، تمرین عدالت و مدارا است. تمرینی برای ساختن جامعهای که در آن متن نه ابزاری برای قدرت که به مثابه میدانی برای گفتوگو باشد.قاسمی در بخش دیگری از این گفتوگو به یکی از معضلات مهم بازار نشر ایران اشاره کرد و ادامه داد: یکی از خلأهای جدی در بازار نشر ایران، نبود منابع آموزشیِ قابل فهم برای شهروندان عادی در موضوع علم حقوق است. بسیاری از کتابهای حقوقی زبانی تخصصی دارند و برای دانشجویان یا متخصصان نوشته شدهاند، اما اگر قرار است مردم با حقوق خود آشنا شوند، باید منابعی در اختیارشان باشد که به زبان ساده، دقیق و قابل اعتماد، اصول آن حقوق را توضیح دهد. انتشار چنین کتابهایی نه فقط یک ضرورت فرهنگی که یک وظیفه مدنی است.
این حقوقدان درباره ویژگیهای کتابهایی که پیشنهاد انتشارشان را داد، اشاره کرد: این کتابها باید به مسائل روزمره حقوقی بپردازند و از حقوق در برابر نهادهای عمومی گرفته تا حقوق در محیط کار، در خانواده، در فضای دیجیتال و... را شرح دهند. باید به مردم کمک کنند تا بدانند چه حقی دارند، چگونه از آن دفاع کنند و در چه موقعیتی میتوانند به قانون تکیه کنند. این آگاهی پایه مشارکت اجتماعی است و بدون آن، شهروندی به امری منفعل بدل میشود. میکائیل قاسمی در پایان گفت: اما انتشار کافی نیست. این کتابها باید خوانده شوند و در کتابخانههای عمومی، در مراکز فرهنگی و حتی در مدارس در دسترس باشند. همینطور باید در رسانهها معرفی و در برنامههای آموزشی گنجانده شوند و در گفتوگوهای خانوادگی و اجتماعی جاری و ساری باشند؛ اصلا خواندن این منابع یعنی تمرین شهروندی. یعنی تبدیل دانش حقوقی به قدرت اجتماعی و این دقیقاً همان چیزی است که میتواند فضایی عادلانهتر و انسانیتر برای شهروندان عزیز این خاک مقدس فراهم آورد.