10 آبان 1404
شماره خبر: 334079

«خواندن» پلی است برای رسیدن به همزیستی و شنیدن صداهایی که در حاشیه مانده‌اند

سپیدار‌آنلاین: گروه فرهنگی



هرکس به فارسی می‌نویسد، می‌خواند یا فکر می‌کند، بخشی از حافظه فرهنگی ایران را با خود حمل می‌کند. «خواندن» می‌تواند پلی باشد برای رسیدن به همزیستی و شنیدن صداهایی که در حاشیه مانده‌اند.
به گزارش ستاد خبری سی‌وسومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، حمید بوالی؛ معلم، روزنامه‌نگار و فعال حقوق مهاجران درباره شعار «بخوانیم برای ایران» گفت: هنگام طرح این شعار و به زبان آوردنش، اگر به ابعاد کلمه «ایران» در آن توجه نکنیم، قطعا به معنای واقعی‌اش نزدیک نشده‌ایم. وی افزود: آمدن کلمه و مفهوم «خواندن» در کنار «ایران» ضرورتا یادآور این نکته است که باید ایران را نه فقط در مرزهای جغرافیایی که در گستره زبان و فرهنگ ببینیم. برای من «بخوانیم برای ایران» یعنی بخوانیم برای همه دل‌هایی که به فارسی فکر و زندگی می‌کنند، چه در تهران، چه در کابل و چه در دوشنبه. بوالی ادامه داد: در سال‌هایی که در حوزه مهاجران کار کرده‌ام، بارها دیده‌ام که یک کتاب، یک شعر، یا حتی یک جمله چگونه می‌تواند حس تعلق را زنده کند. مهاجران افغانستانی به‌رغم همه دشواری‌ها با زبان فارسی زندگی می‌کنند. برای آنها این زبان فقط یک ابزار ارتباطی نیست. این زبان برایشان حافظه، هویت و امید است. اگر ما بخواهیم همزیستی را جدی بگیریم، باید از همین زبان مشترک شروع کنیم و «خواندن» نخستین گام در این مسیر است.این فعال حقوق مهاجران در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که باید روایت‌های مهاجران را شنید، گفت: کتاب می‌تواند به ما یاد بدهد که گوش دادن، گاهی مهم‌تر از حرف زدن است. بعضی روایت‌ها فقط وقتی زنده می‌شوند که کسی آنها را بخواند. در کار رسانه ما همیشه با روایت سروکار داریم، اما روایت اگر فقط از یک زاویه باشد، ناقص است. خواندن به ما امکان می‌دهد که جهان را از چشم دیگری هم ببینیم و این دیدن پایه‌ همزیستی‌ است.
وی با اشاره به نقش کتاب در بازسازی فرهنگی ادامه داد: فرهنگ اگر زنده، پویا و جاندار باشد، باید در جاهایی خود را نشان بدهد که کمتر دیده می‌شوند. مثلا در خانه‌های مهاجران، در مدارس حاشیه‌ای و در کوچه‌هایی که روایت‌هایشان هنوز نوشته نشده‌ است. اگر بخواهیم این فرهنگ را زنده نگه داریم، باید به روایت‌های متنوع آن گوش بدهیم. کتاب اگر به این تنوع احترام بگذارد، می‌تواند فرهنگ را از نو بسازد، فرهنگی که در آن هرکس با زبان فارسی سهمی در ساختن ایران دارد.بوالی در پایان گفت: آرزو دارم روزی برسد که در کتابخانه‌های عمومی، بچه‌های مهاجر هم بتوانند کتاب‌هایی را پیدا کنند که خودشان را در آن ببینند. بهرحال اگر در نامیدن خودمان به عنوان وارثان فرهنگی غنی اصرار داریم و اگر فرهنگمان را پویا می‌دانیم، باید این پویایی در همه وجوه خود را نشان دهد. باید بدانیم که مهاجران افغانستانی بخشی از ایران فرهنگی هستند و باید روایت‌شان شنیده شود. اگر «خواندن» بتواند این امکان را فراهم کند، ما نه فقط به همزیستی نزدیک شده‌ایم، بلکه به بازتعریف ایران هم کمک کرده‌ایم، ایرانی که در آن زبان نه مرز، بلکه پیوند است.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود