حجاب داروی درمان کننده و موجد امنیت و صفای روحی
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
حجاب تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفۀ شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلکه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است که با وجود آن منافع و تاثیرات شگرفی در جامعه پدیدار شده و عدم رعایت آن، زیان ها و آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست بر جای گذاشته است.
زری اسفندفر/ زن در پرتو حفظ این ارزش می تواند عامل نیرومندی درجهت حفظ سنت ها و روابط اجتماعی سالم و ارزش های انسانی و معنوی باشد. به همین دلیل حجاب به عنوان بارزترین نشانۀ هویت زن مسلمان به شمار می رود و ما به وضوح در کشورهای اسلامی، آثار وجودی آن را می بینیم. از آثار اولیۀ رعایت حجاب در جوامع، استحکام نهاد خانواده به عنوان کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است. بارعایت اصل حجاب و پوشش در محیط بیرون از خانواده، حریم زن و شوهر حفظ می شود و خانواده دارای ثبات خواهد شد. خداوند در سورۀ نور می فرماید: (وَ قلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جیوبِهِنَّ) (نور/31)؛ به زنان مؤمن بگو چشم های خود را ازنگاه های هوس آلود فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز از آن مقدار که نمایان است، آشکار نکنند و اطراف روسری های خود را بر سینه افکنند.قرآن کریم به زنان امر می کند تا همۀ بدن خود را به جز صورت ها و دست ها از مچ تا انگشتان بپوشانند. این امر باعث ایجاد روابط صمیمانۀ زن و شوهر و منحصرشدن لذات جنسی به محیط خانواده و در محدودۀ ازدواج می شود. همچنین موجب می شود همسر قانونی در نزد فرد تنها عامل ارضای نیازهای جنسی تلقی شود و در نتیجه پیوند زن و شوهر محکم تر می شود و در نهایت به استحکام نهاد خانواده می انجامد.در حالی که زنان با خودآرایی و با پوشش مناسب در محیط اجتماع، زندگی خانوادگی خود و دیگر افراد جامعه را به خطر می اندازند و با کشاندن جاذبه های جنسی خود به کوچه وبازار، افراد جامعه را همیشه در حالت نوعی مقایسه قرار می دهند که این امر اختلافات زیادی را درون خانواده ها باعث می شود. پس اولین منافع و مضرات در رعایت و عدم رعایت حجاب به خود فراد برمی گردد: (منْ عمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أساءَ فَعَلَیها) (جاثیه/15)؛ کسی که عمل نیکی انجام دهد، نفع آن برای خود اوست و اگر بد کند، ضررش نیز برای خود او است. یعنی با افزایش آمار برهنگی و بی حجابی، آمار طلاق و بی بند و باری نیز بالا می رود و در مقابل از تعداد ازدواج ها و روابط سالم خانوادگی کاسته می شود؛ زیرا با وجود روابط و معاشرت های بی قید و بند و بودن زنان بی حجاب و بزک کرده در سطح جامعه، ازدواج تنها به صورت یک مسؤولیت سنگین و تکلیف و محدودیت و عملی پرهزینه جلوه می کند و طبیعتاً علاقه به ازدواجکم تر و کم تر می شود. در نتیجه عدم گرایش جوانان به ازدواج، سلامت اخلاقی جامعه به خطر می افتد و دامنۀ فساد گسترش بیشتری پیدا می کند. از یک سو، ظاهر زن به ویژه اگر به ارائه ها و پیرایه هایی آراسته گردد، جذاب و هوس انگیز است، از سوی دیگر بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه که می توانند به رشد و تعالی آن جامعه کمک کنند و در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقش آفرینی نمایند، زنان هستند. اسلام با طرح پوشش و حجاب در حقیقت جواز حضور زنان در اجتماع را به صورتی سازنده و سالم صادر نموده است و با دستورهای حکیمانه و راه گشا از یک سو این نیروی عظیم را از تباه شدن نجات داده و از سوی دیگر جلوی فسادگستری و ناهنجاری های ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است. وجوب حجاب، خود بهترین و محکم ترین دلیل حضور سالم زن در اجتماع است؛ زیرا می دانیم حجاب و لزوم پوشش زن در مقابل نامحرم، در ارتباط با اجنبی است و روشن است که اگر زن باید در گوشه ای به دور از انظار، نگاه داشته شود و حضور در عینیت جامعه نداشته باشد، لزوم پوشش و حساسیت فراوان در این باره مفهومی نداشت. نفس آدمی دریایی از خواستنی ها و تمایلات است. زمانی که به چیزی رغبت پیدا کند همانند دریا، توفانی می شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواستۀ خویش است. لذا برای جلوگیری از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت فرسایی، حجاب؛ داروی درمان کننده و موجد امنیت و صفای روحی است. همان طور که یک بانوی تازه مسلمان آمریکایی می گوید: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطۀ مستقیم و غیرقابل انکار دارد»