دلیر کوچک کربلا؛ صدای مظلومیت در قامت نوجوانی
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
در تاریخ حماسهآفرین کربلا، چهرههایی دیده میشوند که نه فقط با شمشیر، بلکه با ایمان، غیرت و مظلومیت خود، جاودانه شدند.
زری اسفندفر/ در میان این نامها، نامی میدرخشد که سنش اندک بود، اما عظمت روحش از بسیاری بزرگتر: حضرت عبدالله بن حسن (ع)، نوجوانی که در روز عاشورا، با دلی مالامال از عشق به امام و ایمانی استوار، به میدان شرف قدم نهاد و در کنار عمویش، امام حسین (ع)، به اوج انسانیت رسید.عبدالله نوجوانی بیش نبود؛ برخی روایتها سن او را حدود 11 یا 13 سال ذکر کردهاند. اما این سن، هرگز مانعی برای ایستادن در مسیر روشنایی و دفاع از حقیقت نشد. او در هنگامهای به میدان آمد که همه اطرافیانش به شهادت رسیده بودند. لحظهای که امام حسین (ع) در برابر لشکریان ظلم تنها مانده بود و شمشیر بر پیکر حقیقت میبارید، عبدالله بیدرنگ، بیهراس و بیتأمل، خود را به میدان انداخت.چه کسی گفته است که شجاعت، تنها در قامت مردان بلندبالا معنا دارد؟ عبدالله، با آن قامت نحیف و چهره کودکانه، بزرگترین درس جوانمردی را در برابر تاریخ ایستاد. وقتی دشمن، شمشیری برای فرود آوردن بر امام آماده کرد، عبدالله جان خود را سپر آن شمشیر کرد. آن صحنه، نه تنها جلوهای از محبت برادرزاده به عموی خود بود، بلکه تصویری ماندگار از ایثار در نهایت مظلومیت بود. وقتی فریاد زد: «یا ابن الخبیثة، آیا میخواهی عموی مرا بکشی؟» تمام تاریخ از صدای این نوجوان لرزید.امروز، در روز پنجم محرم، ما نه تنها باید برای شهادت عبدالله اشک بریزیم، بلکه باید در آینه رفتار او، آینده خود و فرزندانمان را بازنگری کنیم. نوجوانی که باید در سایه پدر و خانوادهاش رشد کند، در کربلا به جایی رسید که فراتر از درک یک انسان معمولی است. او نه فقط شهید شد، بلکه ارزشهایی را زنده کرد که بشریت امروز سخت بدان محتاج است: غیرت، وفاداری، درک مسئولیت، و حضور در میدانِ هنگام نیاز.در جامعه امروز ما، در میان اینهمه هجمه فرهنگی و رسانهای، نیاز به الگویی همچون عبدالله بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. نوجوانی که در برابر دستگاه رسانهای دشمن قرار نگرفت، اما در برابر دستگاه ظلم ایستاد. او تبلور روشنی است از اینکه "کوچک بودن" دلیلی بر "کنار بودن" نیست. نسل امروز، اگر با روحیه عبدالله تربیت شود، اگر یاد بگیرد که در لحظه خطر، باید برخیزد و دفاع کند، آنگاه میتوان گفت راه عاشورا در ما تکرار شده است.مراسم تشییع شهدا، که این روزها در همزمانی با محرم برگزار میشود، صحنههایی بسیار شبیه به عاشوراست. نوجوانانی که در کنار پیکر شهیدان اشک میریزند، همانهایی هستند که باید پیام عبدالله را بفهمند: سکوت نکن، بایست، حتی اگر همهچیز علیه توست.امروز، هر مادر، باید عبدالله را به فرزند خود بشناساند. هر پدر، باید از ایستادگی او بگوید. باید بدانیم اگر عاشورا تکرار شود – که همواره در اشکال مختلف تکرار میشود – ما و فرزندانمان در کدام صف خواهیم ایستاد. عبدالله، راه را نشان داده است. کوتاه بود، اما بلندترین ایستادگی را از خود بهجای گذاشت.در پایان، پنجم محرم، فرصتی است برای مرور این جمله ساده اما ژرف: گاهی دلیرترین مردان، قامت کودکانه دارند. عبدالله بن حسن (ع)، سندی است زنده بر این حقیقت. بیاییم نهتنها برای او گریه کنیم، بلکه از او بیاموزیم؛ تا شایسته آن باشیم که در مسیر عاشورا، از وارثانِ ادامه راه باشیم.