نیازمند سهولت فضای کسب و کار در دوران کرونا هستیم
سپیدارآنلاین: گروه گفتگو
معاون پژوهشی دانشکده اقصاد و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی گفت: در شرایطی اقتصاد جهانی تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفته است، نیازمند سهولت در فضای کسب و کار از طریق کاهش سخت گیری در صدور مجوزها هستیم.
باتوجه به اهمیت تاثیر شیوع کرونا بر حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نسبت به جمعآوری دیدگاههای صاحبنظران و اساتید نخبه دانشگاهی در این خصوص و انتشار آن اقدام میکند.بر این پایه خبرنگار ایرنا البرز گفت و گویی با دکتر سیاب ممیپور معاون پژوهشی دانشکده اقتصاد و عضو هیات علمی گروه اقتصاد انرژی و منابع دانشگاه خوارزمی به صورت پرسش و پاسخ انجام داده که به قرار زیر است:
ایرنا: همهگیری کرونا چه تغییرات اقتصادی در سطح استان ایجاد کرده است؟
دکتر ممی پور: شیوع کرونا نه تنها یک مساله ملی نیست، بلکه مساله جهانی است. به این خاطر ما نمیتوانیم بگوییم که آثار و تبعاتش برای یک استان خیلی شرایط خاصی نسبت به سایر استانها ایجاد کرده باشد و لزوماً به این صورت نیست. در اینکه شیوع این ویروس در هر استان تا کی طول بکشد میتواند در وضعیت آن استان به مراتب اثر بیشتری داشته باشد، اینکه در یک استان سریع تر بتواند این شیوع گستردهتر کنترل شود این امکان را فراهم میکند که صاحبان کسب و کار دوباره بتوانند کسب و کار خود را داشته باشند و مردم بتوانند تقاضا را به سطح قبلی خود برساند اما اینکه در شرایط کلی چه اثری می تواند روی استان داشته باشد بستگی به این دارد که تا چه حد آن استان توانسته است این شیوع را کنترل کند ولی با این حال این مساله منطقهای نیست که بخواهیم پاسخ منطقهای داشته باشیم.
ایرنا: همهگیری کرونا چه تغییرات اقتصادی در سطح ملی ایجاد کرده است؟
دکتر ممیپور: در سال ۹۸ ویروس کرونا به لحاظ زمانی برای اقتصاد ایران در بدترین زمان ممکن اتفاق افتاد، چرا که بر اساس آمار و اطلاعات بانک مرکزی به لحاظ اقتصاد کلان، برای مثال در ۹ ماهه سال ۹۸ رشد اقتصادی با نفت ایران منفی ۷.۶ درصد و بدون نفت صفر درصد بوده است. رشد اقتصادی مثل علائم حیاتی یک انسان اقتصادی میماند که این انسان اقتصادی تا چه میزان علائم حیاتی اش وجود دارد با رشد اقتصادی میسنجیم. وقتی رشد اقتصادی کشوری منفی هفت یا هشت درصد در قبل از کرونا اتفاق افتاده باشد نشان می دهد که علائم حیاتی این کشور تا چقدر رشد اقتصادیش به خطر افتاده است و در چه وضعیت حیاتی آن در شرایط بحرانی قرار گرفته است این دلیل ربطی به کرونا نداشته و به خاطر بحث تحریمها و سیاستهای خارجی بوده که ایجاد شده بوده است. یا مثلاً اگر اردیبهشت ۹۹ را نسبت به سال گذشته بسنجیم تورم حدود ۳۰ درصدی را تجربه میکنیم حتی برای سال ۹۸ هر چند این ارقام بالای ۳۰ درصد بوده است، یا نرخ بیکاری حدود ۱۱ درصد را در سال ۹۸ تجربه کردیم. این آمار و ارقام نشان میدهد تورمهای ۳۰ و بالای ۳۰ درصد، نرخ بیکاری بالای ۱۰ درصد و رشد اقتصادی منفی هفت درصد قاعدتا بدترین شرایط ممکنی است که کشور وجود داشته در این شرایط ما با بحرانی مواجه شدیم که هم شوک طرف عرضه و هم طرف تقاضا را به همراه دارد و این مساله به مراتب وضعیت اقتصاد ایران را سختتر میکند. البته یک نکته مثبتی هم که شاید میشود از دل این آمار و ارقام مطرح کرد این است که شاید برخلاف سایر کشورها که به نوعی نمیتوانستند پیشبینی کنند آثار و تبعات اقتصادی ناشی از شیوع کرونا، اقتصاد ایران قبل از این شیوع نزدیک یک یا دو سال گذشته به واسطه تحریم هایی که اتفاق افتاده بود حداقل شوکهای طرف عرضه را تجربه کرده بود و زمانی در اختیار خودش داشت که این شکل را تنظیم کند که مثلاً شاید ۲ سال قبل می توانستیم حدود ۲ میلیون بشکه نفت صادر کنیم اما از ۲ سال پیش صادرات نفت ما نزدیک به یک میلیون و خیلی از ماهها به زیر یک میلیون بشکه رسیده و این باعث شده دولت سعی کند بودجه خود را بر اساس ساختار غیرنفتی ببندند و سعی کند از طریق گسترش پایه های مالیاتی و به نوعی اصلاح در سیستم مالیاتی خود جبران کند. شاید آن شوکی که سایر کشورها از طرف عرضه تحمل می کنند به آن شدت و حدت در اقتصاد ایران شاید ایجاد نشود به خاطر اینکه قبلا تجربه کردیم ساختار خود را به نوعی با آن تنظیم کردیم.از نظر اقتصادی مهمترین نکتهای که الان این ویروس ایجاد کرده این است که شوک طرف تقاضا و عرضه را همزمان داریم. در طرف شوک طرف تقاضا قاعدتاً مردم در شرایط فعلی به شدت مصرف کالاها و خدمات خود را کمتر کردهاند قاعدتاً این هم برای گروههای مختلف کالایی متقاوت است مثلا کالاهای غیرضروری مثل مسافرتها، گردشگری، رستورانها، خدمات دندانپزشکی از این قبیل موارد قاعدتاً مردم چون به شدت مصرف خود را کم کردند این یک شوک منفی تقاضا محسوب می شود اما از طرف دیگر افراد در سبدهای مخارج خود یکسری هزینهها را هم افزایش دادند مثلا شاید قبلا مواد ضدعفونی استفاده میکردند، مواد بهداشتی کمتر استفاده میشد یا آب و برق کمتری استفاده میشد اما الان به خاطر رعایت موارد بهداشتی به نوعی آن سبد ماهیت یا ترکیب سبد خانوارها عوض شده است یعنی به جای اینکه افراد سفر بروند یا در رستوران غذا بخورند غالباً مخارج بهداشتی خود را افزایش دادند و به نوعی انتظار میرود در طرف عرضه، بنگاهها و تولیدکنندگان یا ارائه دهندگان خدمات مربوط به گردشگری، سفرها، هتلداری و امثال اینها کاهش پیدا کند ولی در عوض وضعیت تولیدکنندگان اقلام بهداشتی در شرایط بهتری باشد. نکته دوم کاهش درآمد خانوارهاست. خانوارها قاعدتاً یک عده که کارمندان دولت هستند و درآمد ثابت دارند خیلی وضع آنها تغییر پیدا نمیکند چون درآمد تضمین شدهای دارند و وقتشان هم به نوعی در شرایط کنونی بیشتر آزاد شده است، اما گروههای دیگر درآمدی که شغل آزاد هستند یا صاحب مغازه هستند و کسب و کارهای کوچکی دارند قاعدتاً چون اینها چون درآمدشان روزمره بوده و مثلا کارگران ساختمانی بودند یا در یک رستورانها کار می کردند تقاضاها برای کالاهایشان کم شده و بیکار شدهاند منبع درآمدی ندارند و اینکه آیا خودشان مبتلا شدهاند و امکان کار کردن برای آنها وجود ندارد و این باعث می شود که یک نابرابری درآمدی را ما در شرایط فعلی مشاهده کنیم و عملا این افراد، همان گروههای آسیبپذیر محسوب میشوند که نیازمند این است که در راهکارهایی که میخواهیم ارائه دهیم این گروههای آسیبپذیر را تحت پوشش قرار دهیم. در طرف عرضه هم همه بنگاه ها تا حدودی تحت تاثیر شرایط فعلی هستند ولی شدت و حدت آن متفاوت است. مثلاً بنگاههایی که دارای تعاملات اجتماعی بالاتری هستند مثل کافهها، هتلها، رستوران ها و مواردی از این قبیل، آنها که سمینارها و همایش ها برگزار میکنند و دارای تعاملات بالاتری هستند بسیار آسیب خواهند دید. یک ویژگی که این نوع کسب و کار ها دارند این است که معمولاً این کسب و کارها از نیروی کار بیشتری استفاده می کردند یا به اصطلاح اقتصادی کاربر هستند و این باعث می شود که به شدت این افراد بیکار شوند و شرایط بدی را پیدا کند. نکته بعدی در طرف عرضه این است که اکنون وابستگی که در دنیای فعلی وجود دارد این است که یک کالا معمولاً همه فرایند آن در داخل کشور اتفاق نمیافتد و این زنجیره تولید یک بخشهایی از آن در کشورهای دیگر ضورت میگیرد در قالب مواد اولیه و واسطهای و کشورهای مختلف هستند که واردات و صادرات دارند این زنجیره تامین و عرضه خودشان را تامین میکنند. در شرایط فعلی شوکی که اتفاق میافتد این است که عملاً هرچقدر وابستگی به روابط بینالملل در این شرایط فعلی بیشتر باشد شوک طرف عرضه خودش را با شدت بیشتری نشان دهد چرا که حلقههای مختلف این زنجیره تولید گسسته میشود و این به شدت روی میزان تولید و رشد اقتصادی کشورها اثرگذار خواهد بود. در کشور ما هم این مساله وجود دارد اما به آن شدت نیست که بخواهیم با کشورهای توسعه یافته خواهیم دید ببینیم چرا که ما تحریم ها باعث شده سعی کنیم این زنجیره تولید را تقریباً سعی کنیم این فرآیند تولید را در داخل کشور تامین و وابستگی را کمتر کنیم ولی با این حال این یک شوکی است که در کشور ما هم تا حدودی با آن مواجه است.
ایرنا: شما کدام موارد از تغییرات نام برده را پایدار میدانید (به طوری که تا مدت نه چندان کوتاهی پس از کرونا برقرار بماند یا حتی به ویژگی بلندمدت بشر و جامعۀ انسانی تبدیل شود)؟
دکتر ممیپور: مسالهای که در سطح کلان بسیار حائز اهمیت است و حتی پس از کرونا هم تبعات اقتصادیاش به جا خواهد ماند مساله بودجه دولت به عنوان برنامهریز یا مجری مدیریت شرایط فعلی است و آن اینکه ویروس کرونا باعث شده که به شدت بخش درآمدی دولت منقبض شود و برعکس بخش مخارج به شدت افزایش پیدا کند. معمولاً در ۳۰ - ۴۰ سال گذشته همواره با کسری بودجه دولت مواجه بودیم و این کسری بودجه دولت یکی از دلایل عمده تورم مزمنی است که در کشورمان وجود دارد. در شرایط فعلی قاعدتاً هم قیمت نفت انتظار داریم که در سطح پایینتری باقی بماند یا مدام کاهش پیدا کند چون غالباً نفت بیشتر در بخش حمل و نقل استفاده میشود و چون در شرایط فعلی در کل جهان بحث مسافرتها، گردشگری و حمل و نقل چون تقاضا برای حمل و نقل کاهش پیدا کرده انتظار داریم تقاضا و قیمت نفت کاهش پیدا کند و همچنین محصولاتی که وابسته به نفت هستند شاید ما صادرات نفت ایران به شدت محدود شده به واسطه تحریمها و ما کمتر از یک میلیون بشکه در روز صادر میکنیم ولی این کاهش قیمت نفت باعث می شود که محصولات غیرنفتی مخصوصاً پتروشیمی ارزش پایینتری به خودش بگیرد و عملاً درآمدهای دولت از محل صادرات غیرنفتی هم کاهش پیدا کند. همچنین در بخش درآمدی بودجه دولت علاوه بر اینکه درآمدهای نفتی به شدت منقبض خواهد شد درآمدهای مالیاتی هم کاهش پیدا خواهد کرد، چرا که وقتی ما شوک طرف تقاضا و هم طرف عرضه را مطرح کردیم در شرایط فعلی داریم تجربه می کنیم باعث می شود که به شدت بخش تولید کاهش پیدا کند و کارگران کمتری بتوانند کار کنند و این یعنی اینکه مالیات کمتری به دولت پرداخت خواهد شد و این قدرت مالیات ستانی دولت را به شدت تضعیف خواهد کرد و این نشانه این است که بودجهای که برای سال ۹۹ دولت دیده بود به شدت تحت تأثیر قرار گیرد و نه تنها درآمدهای نفتی و قیمت نفت آن ۵۰ دلاری که پیش بینی کرده بود علاوه بر اینکه بودجه ۹۹ محقق نشود درآمدهای محل مالیاتی هم بتواند محقق کند در طرف هزینه و مخارج بودجه دولت هم قاعدتاً شرایط فعلی باعث میشود مخارج بهداشتی افزایش پیدا کند دولت مجبور است از گروههای آسیبپذیر حمایت کند پس مخارج و کمکهای معیشتی را خواهد داشت و همه اینها مستلزم افزایش هزینههای دولت است؛ پس پیشبینی که انجام میدهیم برای سال ۹۹ این است که کسری بودجه بسیار سنگین با آثار مخربی را به ناچار مجبوریم تجربه کنیم.
ایرنا: برخی سیاستمداران کرونا را بزرگترین بحران جامعۀ خود در دهههای اخیر دانستهاند، آیا کرونا در حوزۀ اقتصاد پدیدهای بحرانزا تلقی میشود که دردسرهای فراوان و عظیمی ایجاد کرده باشد؟
دکتر ممیپور: اگر ویژگیهای شرایط کنونی شیوع کرونا و تفاوتهای آن با بحرانهایی که در گذشته رخ داده را در نظر بگیریم و شرایط کنونی و ویژگیهای منحصر بفرد آن به تصویر کشیده شود میتوان به چند مورد اشاره کرد. نخست اینکه ما پیشتر شوکهای مختلفی تجربه کردهایم، شوکهایی از تحریمها گرفته یا به نوعی سیاستهای خارجی و همچنین سیاستهای داخلی که غالباً انواع شوکهای ارزی بوده، یا بحرانهای بینالمللی مانند بحران مالی ۲۰۰۸ که جهانی بود، هر کدام از این شوکها که در گذشته تجربه داشتیم شوک طرف عرضه و یا تقاضا بود؛ یعنی شوکی نبوده که بخواهد به طور همزمان هم طرف عرضه و هم تقاضا را تحت تأثیر قرار دهد؛ برای مثال شوکهایی که درخصوص تحریمها داشتیم یا شوکهای بحران مالی ۲۰۰۸ غالبا شوک طرف عرضه بوده، اما شرایطی که اکنون در آن قرار گرفتیم (شوک ناشی از ویروس کرونا) شوک همزمان طرف عرضه و تقاضا است که به عنوان ویژگی منحصر بفرد شرایط کنونی مطرح میشود و راهکارهای خاص خود را میخواهد.منظور از شوکهای طرف عرضه و تقاضا این است که برای مثال در طرف تقاضا شیوع ویروس کرونا موجب شده تقاضا و مصرف مردم از انواع کالا و خدمات کاهش یابد و عملا باعث شود خریدهایی که افراد پیشتر برای گردشگری یا خدمات مختلف از جمله دندانپزشکی، هتلها، انواع مواد غذایی، فستفودها و رستورانها انجام میدادند در شرایط کنونی کاهش پیدا کند که این موارد به اصطلاح شوک طرف تقاضا نام دارد و موجب می شود تقاضا برای کالاها کمتر شود و برای کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضه هستند تقاضای کافی وجود نداشته باشد.منظور از شوک طرف عرضه هم یک بخشی به خاطر شوک طرف تقاضا است که مردم کمتر خرید میکنند، مصرفهای خود را بسیار کمتر کردند، در موارد غیرضرور، کالاهای غیرضرور را بسیار کاهش داده اند، این باعث میشود فروشندگان یا بنگاههای تولیدی که این خدمات و کالاها را عرضه کردند به شدت تحت تاثیر قرار بگیرند و تولیدکنندگان باید یکسری نیروی کار را همچنان در اختیار بگیرند تا بتوانند تولیداتی داشته باشند، در شرایط ویروس کرونا یا یک عده مبتلا شدند که کارگران بخش تولیدی بودند و نمی توانند سرکار بروند، یا افرادی که سالم هستند مجبورند زمانهای کمتری را سرکار بروند و زمان کاری آنها کمتر میشود و یا افرادی که مشغول فعالیتهایی مانند گردشگری، هتلداری، فعالیت در رستوران هستند چون تقاضا برای آنها کم شده، بیکار شدند و این موارد را به عنوان شوک طرف عرضه میشناسیم، یعنی امکان کار کردن برای نیروی کار وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد به میزان گذشته نیست.ویژگی دیگر شرایط کنونی این است که این شوک منفی جهانی است، یعنی برخلاف سایر بحرانها که قبلا داشتیم که یک منطقه خاص جغرافیایی جهان یا حتی منطقهای از یک کشور را تحت تاثیر قرار میداد، اکنون این بحران، جهانی و اپیدمی است که همه جهان را در بر گرفته و باعث می شود که برخلاف سایر بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله -که در منطقهای ایجاد میشود و خساراتی به بار می آورد اما مناطق دیگر سرپا هستند و می توانند به مناطق دیگر کمک کنند- اکنون شرایطی است که عملاً فراگیری آن جهانی شده، همه مناطق را در بر گرفته و امکان کمکرسانی یک منطقه به منطقه دیگر میسر نیست و این یک ویژگی منحصر بفردی است که در شرایط کنونی وجود دارد.نکته دیگر که در این شرایط باید به آن توجه شود اینکه کنترل و به نوعی حل این مساله در یک منطقه، مساله را به طور کامل حل نمیکند؛ برای مثال اگر بخواهیم داخل کشور را مطرح کنیم اینکه فقط در یک استان مساله حل شود و وضعیت سفید از نظر شیوع کرونا اعلام شود باز هم کشور ایمن نخواهد ماند چون تبادلات و مراوداتی که بین استانها وجود دارد امکان شیوع مجددش وجود دارد و در سطح گسترده هم همین شرایط وجود دارد؛ مثلاً اگر در کشورمان این مساله حل شود و به روزی برسیم که مبتلایان جدید به صفر برسد باز کشور تا زمانی که همسایگان به شرط ایمنی نرسیدهاند نمیتوانیم بگوییم مساله به طور کامل حل شده است به همین خاطر عملاً حل مساله در اختیار یک کشور یا منطقه خاص جغرافیایی نیست و راه حل جهانی را میطلبد.نکته دیگر درباره این ویروس اینکه راهکارها و شیوههایی که این ویروس باعث میشود گسترش پیدا کند غالباً غلبه بخش های نرم افزاری بر سخت افزاری است و این باعث می شود انواع تکنولوژی ها عوض شوند و تصویر جهانی را بتوانیم به تصویر بکشیم.بر این پایه چند ویژگی برای شرایط کنونی وجود دارد؛ یکی اینکه این شرایط شوک طرف عرضه و تقاضا را به طور همزمان وارد کشورها کرده است. دوم، این شوک مربوط به منطقه و جغرافیای خاصی نیست بلکه فراگیری آن جهانی است. نکته بعدی اینکه برخلاف سایر بلایای طبیعی که امکان جبران این خسارت توسط مناطق دیگر وجود دارد عملاً چنین امکانی در شرایط کنونی وجود ندارد و اینکه راه حل این مساله، منطقهای نیست بلکه راه حل کامل این مساله، جهانی است.
ایرنا: با فرض طولانیتر شدن کرونا، شما چه پیشنهاداتی، در حوزۀ اقتصاد، برای زیست در شرایط کرونا دارید؟
دکتر ممیپور: در شرایط فعلی ما نباید انتظار معجزه حل راه حل اقتصادی را داشته باشیم یا در اقتصاد مطرح میکنیم که معجزه نداریم و همچنین بنبستی هم وجود ندارد به این خاطر در شرایط فعلی قاعدتاً باید یکسری هزینه ها را پذیرفت. برای مثال در شرایط فعلی دولتها ابزارهایی که معمولا در اختیار دارند یا از طریق سیاستهای مالی وارد داستان می شوند یا سیاست های پولی و یا این که به واسطه یکسری سیاستهای تجاری سعی میکنند با این موارد مقابله کنند. برای مثال مثلاً در شوک طرف تقاضا که اشاره شد مردم تقاضای خود را به شدت کاهش دادند معمولاً دولتها و نه تنها دولت ما بلکه همه دولتها در شرایط فعلی که میخواهند به نوعی سعی کنند با شوک منفی طرف تقاضا مقابله کنند یا کنند طرف تقاضا را به نوعی تحریک که مردم مصرفشان را کم نکنند غالباً سیاستهای پولی انبساطی پیاده میکنم، مثل اینکه اعتبارات را بیشتر کنند یا وام بیشتری در اختیار مردم قرار میدهند با بهرههای کمتر و طولانیمدت و این افزایش نقدینگی تبعات تورمی هم در آینده خواهد داشت ولی در شرایط رکود چارهای جز این نیست که اقتصادها با این روش جلوی این شوک منفی تقاضا را بگیرند. معمولاً افزایش نقدینگی را دولتها یا سیاستهای پولی انبساطی را انجام می دهند تا با شوک منفی طرف تقاضا مقابله کنند یا برای اینکه با شوک طرف عرضه مقابله کنند و اجازه ندهند تولید به شدت افت پیدا کند معمولاً سیاستهای مالی انبساطی را انجام میدهند؛ مثل کاهش نرخ مالیات، تخفیفهای مالیاتی یا مهلت دادن برای تسویه بدهیها که همه اینها باعث میشود شوک طرف عرضه تا حدودی با آن مقابله شود.
ایرنا: آیا ایران پس از کرونا، متقاوت از ایران پیش از کرونا خواهد بود؟ چرا؟
دکتر ممیپور: این موضوع بستگی به این دارد که واکسنی برای ویروس کرونا پیدا شود یا نشود میتواند راهکار های مختلفی به خود بگیرد. چون فعلاً در شرایط کرونا هستیم اگر واکسنی برای آن پیدا شود که از ابتلا جلوگیری کند می تواند با یک وقفه زمانی شرایط را به شرایط قبلی برگرداند، هرچند یک مقدار زمان بر خواهد بود برای برخی کسب و کارها زودتر و برخی دیرتر اما میتواند به روال قبلی برگردد.
ایرنا: آیا جهان پس از کرونا، متفاوت از جهان پیش از کرونا خواهد بود؟ چرا؟
دکتر ممیپور: در صورت تولید واکسن کرونا میتوانیم خیلی هم جهان جدیدی را تجربه نکنیم هرچند یکسری آثار و تبعاتی حتی در زمان تولید واکسن به وجود خواهد آمد و آن هم تهدید جهانی است که اصطلاحاً این تهدید به نوعی جنگهای نظامی بین کشورها نباشد، بلکه مهمترین تهدید جهانی این ویروس های واگیردار هم گیر است و این ساختار و تکنولوژیهای مختلفی را عوض خواهد کرد و به نوعی ما در آینده نزدیک غلبه نرمافزارها بر سختافزارها را خواهیم دید و این می طلبد که آموزش های جدید و نوع کسب و کارهای جدید ایجاد شود و یا اینکه اگر احیاناً واکسنی هم برای آن پیدا نشد قاعدتا خیلی از کسب و کارها صدمه جدی خواهند دید و امکان تداوم این کسب و کارها وجود نخواهد داشت مخصوصاً کسب و کارهایی که دارای اجتماعی بالاتری است.
ایرنا: شما چه تمهیدانی برای زیست بهتر در ایران پس از کرونا پیشنهاد میکنید؟
دکتر ممیپور: همین بحثهای سیاست پولی و مالی انبساطی است که به نوعی دولت ما هم دارد انجام می دهد اما به نظرم کافی نیست و ما به یکسری سهولت در کسب و کار، یا به نوعی سهولت در ارائه مجوزهای کسب و کار نیاز داریم، چرا که در شرایط فعلی درست است که بخشی از کسب و کار عملا تعطیل شده است اما این به این مفهوم نیست که مردم درست است در رستوران ها غذا نمی خورند اما دلیل نمیشود که غذا نمیخورند؛ نوع و سبک سرویس دهی در حال تغییر است و ما با سبک جدیدی از کسب و کارها مواجه ایم و این می طلبد که یکسری مجوزهای جدیدی ایجاد شود و افراد سعی کنند از این فرصتهای جدید بتوانند استفاده کنند. پس در کنار آن سیاستهای انبساطی از نوع پولی و مالی، سهولت فضای کسب و کار و به نوعی تسریع در ارائه مجوزها و به نوعی سختگیری را کمتر کنیم می طلبد که در شرایط فعلی به عنوان راهکار ارائه شود. یا در بخش درآمدی دولت همه موارد مطرح شده به عنوان راهکار داریم هزینههای دولت را افزایش میدهیم؛ افزایش هزینههای دولت باید از یک محلی جبران شود، یا از بانک مرکزی قرض گرفته شود که تبعات و آثار تورمی خواهد داشت یا از کمکهای مالی بینالمللی مثل صندوق بینالمللی پول (IMF) یا سازمان بهداشت جهانی استفاده کرد که میتواند کمک کند در شرایط کنونی که بخش درآمدی را بهبود دهد.
همه راهکارهایی که ارائه میشود بدون هزینه نیست و مهمترین هزینه ای که تصور می شود حتی برای دوره پسا کرونا که اتفاق خواهد افتاد تحمل تورم های سنگینی است که به نوعی به ناچار باید بپذیریم. تورم به نوعی همان مالیات گرفتن از همه است تورم ۳۰ - ۴۰ درصد معنی آن این است که از کل مردم ۳۰ - ۴۰ درصد مالیات می گیرند و مردم هزینه شرایط فعلی را در آینده به نوعی پرداخت خواهند کرد و چارهای جز این نیست چون وقتی فردی که دارد از تشنگی می میرد ابتدا باید آب برسانی و بعد به فکر پوشاک و نوع لباسی که میپوشد یا نوع تفریح انجام می دهد فکر کنیم. در شرایط فعلی چارهای نیست جز اینکه راهکارهایی که ارائه میشود قاعدتاً پیامدهای تورمی در پی خواهد داشت و این هزینهای است که کل جامعه البته با شدتهای مختلف پرداخت خواهد کرد.
منبع ایرنا