چراغِ خاموش سازمان فرهنگی شهرداری کرج!
سپیدارآنلاین: گروه گزارش
سازمان فرهنگی شهرداری کرج با بودجه ای قابل توجه و مکفی موظف است در امور فرهنگی اقدامات عاجل، تأثیرگذار و عمیق انجام دهد، اما با نگاهی به سطح شهر از جمله فرهنگسراها، پارکها و دیگر مراکز فرهنگی به نظر میرسد چراغ این سازمان هنوز خاموش است.
خبرگزاری فارس-علی اصغر اقبالی: در عرصه فرهنگ، بنده به معنای واقعىِ کلمه، احساس نگرانی میکنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغههایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند.
(بیانات رهبر انقلاب در جمع هنرمندان و مسؤولین فرهنگی _۲۲/۴/۷۳)
فرهنگ!!!! مقوله ای که انگار در شهر کرج به یک غریبه ای یا فقط واژه ای تبدیل شده اما با بودجه ای کلان.
سالهاست که شهر کرج با بافت جمعیتی چندگانه از قومیتهای مختلف، ایران کوچک نام گرفته است. مولفه چندفرهنگی در کرج فرصتها و تهدیدهای خاص خود را به همراه داشته است و بالطبع مدیریت فرهنگی در این کلانشهر اقتضائات و مختصات ویژه خود را میطلبد.ز سویی همجواری با تهران باعث سرریز شدن جمعیت جویای کار از شهرهای مختلف به کرج شده که بعلت مخارج بالای زندگی در تهران، کرج را بعنوان خوابگاه انتخاب کردهاند.این اتفاق فضایی چندفرهنگی را برای جمعیت کرج رقم زده است. از سوی دیگر کمبود فرصتهای شغلی و فرهنگی کافی در این شهر به فرار نخبگان بومی آن به تهران نیز منجر شده که علتی مضاعف در تهی شدن فضای فرهنگ و عمل در این شهر بشمار میرود.با این اوصاف مدیریت فرهنگی در کلانشهر کرج نیازمند ذکاوت و جامعیت ویژهای است که در بین ارگانهای متصدی فرهنگ در این شهر خبری از آن نیست. فرهنگسراهای شهرداری بجای آنکه با برنامههایی پویا محل غنیسازی هویت فرهنگی در بین نوجوانان و جوانان شهر باشند، زیر غبار بیمسئولیتی خاک میخورند. این قضیه حتی صدای دستندرکاران مدیربت شهری درشورای شهر پیشین که خود بانیان وضع موجود هستن رو هم دراورده.اردکانی، رئیس پیسین شورای شهر کرج، در این خصوص گفته است؛ در ایام اخیر به صورت سرزده بازدید هایی به تعدادی از فرهنگ سراها و اماکن مرتبط با آن از جمله فرهنگهای کوثر، مهر جوان، آسمان نما، فرهنگسرای غدیر، طبیعت و برخی دیگر از اماکن ورزشی که تحت نظارت و تصدی سازمان فرهنگی، اجتماعی ورزشی شهرداری کرج وضعیت قابل قبولی ندارد.در کمال تاسف به لحاظ کالبدی شاهد وضعیت بعضاً اسف باری در خصوص فرهنگسراها و اماکن ورزشی تحت نظارت سازمان مزبور می باشیم. بخش زیادی از این اماکن با رها شدگی، استهلاک، اساساً بسیاری از این فضاها به لحاظ منظر هیچ شباهتی با فضاهای فرهنگی ندارد. در موارد زیادی شاهدیم که کارآموزان، هنرجویان و مراجعان نسبت به ضعف شدید در امکانات اولیه از جمله تامین حداقل صندلی، میز و یا امکانات تخصصی تر حاضر در این فضاها معترض می باشند.
در خیابانهای شهر که راه میروی پوششهای نامناسب از سویی و بیتفاوتی از سوی دیگر مشهود است. پارکها گویی با مردم عادی غریبهاند و به پاتوق معتادان یا نهایتا بازنشستگان تقلیل یافتهاند. فضاهای ورزشی بجای آنکه ناظر به به سلامت جسمی و روانی مردم فعالیت کنند و با اشاعه ورزشهای همگانی و ایجاد امکان ورزش برای همه اقشار به پویایی و تحرک در جامعه اهتمام ورزند، خود به خواب زمستاتی دچارشدهاند. آمار بالای خشونت، جرائم و حتی طلاق در این شهر بی ارتباط با بیهویتی فرهنگی نیستند. مدیریت فرهنگی در شهر کرج میبایست با تعلق خاطر و جامعنگری، به پیریزی همبستگی و هویت فرهنگی در این شهر اهتمام ورزیده و ناسازگاری اجتماعی را به حداقل برسانند.ارگانهای متصدی فرهنگ به ویژه سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری که با بودجه اب کلان متولی امر فرهنگی است میبایست با مدیریتی خلاقانه و منحصربفرد فضای فرهنگی پویا و سالمی از دل فرصتها و تهدیدهای برآمده از وضعیت چندفرهنگی در این شهر به نمایش بگذارند. اما در واقعیت اراده و ذوقی برای روبراه کردن وضعیت فرهنگ در این شهر به چشم نمیخورد. سوال اینجاست که بودجههای کلان شهرداری برای امور فرهنگی و ورزشی چگونه مدیریت میشوند که آثار آن برای عموم قابل رویت نیست؟ چرا در سازمانهای متصدی فرهنگ و ورزش در کرج ارادهای برای بکارگیری نخبگان متعهد و تحولخواه وجود ندارد؟ آیا هنوز وقت خانهتکانی در این ارگانها فرانرسیده است؟
منبع فارس