بحران آب در کمین ایران؛ وقتی زمین نفس نمیکشد
سپیدارآنلاین: گروه گزارش

خشکسالی و کمآبی به یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی ایران تبدیل شده است؛ بحرانی که ابعاد آن از حوزههای کشاورزی و اقتصادی فراتر رفته و امروز زندگی میلیونها نفر را بهطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار داده است.
سپیدار نیوز- فتانه محمودخانی/ این وضعیت به دلیل مجموعهای از عوامل طبیعی و انسانی رخ داده و اگر راهکارهای فوری و بلندمدت اتخاذ نشود، میتواند به بحرانی جبرانناپذیر منجر شود.
عوامل اصلی کمآبی و خشکسالی
یکی از مهمترین دلایل بروز این بحران، تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها طی سالهای اخیر است. بر اساس آمار سازمان هواشناسی، میزان بارندگی کشور در سالهای گذشته حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش یافته است. علاوه بر این، افزایش دمای میانگین سالانه و تبخیر بالای منابع آبی باعث شده سفرههای زیرزمینی با سرعت بیشتری تخلیه شوند. متأسفانه این روند در مناطق مرکزی و شرقی کشور شدیدتر است و استانهایی مانند یزد، کرمان و خراسان جنوبی در صدر لیست مناطق کمآب قرار گرفتهاند.در کنار عوامل طبیعی، مدیریت نادرست منابع آب نیز نقش پررنگی دارد. الگوی نامناسب مصرف آب در بخش کشاورزی که بیش از ۹۰ درصد منابع آبی کشور را مصرف میکند، حفر چاههای غیرمجاز و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، سدسازیهای غیرکارشناسی و عدم بازچرخانی آب در صنایع از مهمترین علل انسانی این بحران هستند. متاسفانه بسیاری از دشتهای کشور به دلیل برداشت بیرویه آب دچار پدیده فرونشست زمین شدهاند که خسارتهای جبرانناپذیری به زیرساختها وارد کرده است.
پیامدهای گسترده خشکسالی
خشکسالی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گستردهای بهدنبال دارد. در بخش کشاورزی، کاهش شدید محصولات زراعی و باغی موجب افزایش قیمت مواد غذایی و نارضایتی کشاورزان شده است. بحران آب همچنین باعث مهاجرت روستاییان به شهرها و گسترش حاشیهنشینی شده و این امر میتواند آسیبهای اجتماعی نظیر بیکاری، فقر و افزایش آسیبهای اجتماعی را در پی داشته باشد.از نظر زیستمحیطی، خشک شدن تالابها و رودخانهها، نابودی گونههای گیاهی و جانوری و افزایش پدیده فرونشست زمین از مهمترین آثار این بحران است. بهعنوان مثال، خشک شدن تالاب هامون و زایندهرود موجب نابودی اکوسیستمهای ارزشمند و به خطر افتادن معیشت هزاران خانوار شده است. همچنین فرونشست زمین در دشتهای اصفهان، کرمان و تهران اکنون به یک تهدید ملی تبدیل شده است.ابعاد امنیتی بحران نیز نگرانکننده است. برخی کارشناسان هشدار دادهاند که در آینده، جنگهای جهانی ممکن است بر سر آب باشد و ایران در صورت ادامه این روند، ممکن است با بحرانهای امنیتی و حتی مناقشات منطقهای روبهرو شود.
راهکارهای مقابله با بحران
برای مقابله با کمآبی و خشکسالی نیاز به یک رویکرد جامع و ملی است. نخستین گام، اصلاح الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی با استفاده از روشهای نوین آبیاری مانند آبیاری قطرهای و بارانی است. همچنین باید مدیریت تقاضا در بخش شرب و صنعت بهطور جدی پیگیری شود.از سوی دیگر، توسعه تصفیهخانههای آب و بازچرخانی پسابها میتواند منبع قابلتوجهی از آب برای صنایع و کشاورزی فراهم کند. در کنار این اقدامات، فرهنگسازی عمومی و آموزش مردم درباره بحران آب نقش کلیدی ایفا میکند. رسانهها میتوانند با تولید محتوای آگاهیبخش و برجسته کردن ابعاد بحران، مردم را به صرفهجویی و تغییر سبک زندگی ترغیب کنند.سیاستگذاران نیز باید با وضع قوانین سختگیرانهتری جلوی حفر چاههای غیرمجاز را بگیرند و برنامهریزی کلان برای احیای سفرههای زیرزمینی انجام دهند. اجرای طرحهای احیای تالابها، مقابله با فرسایش خاک و کاشت گونههای گیاهی مقاوم به خشکی از دیگر اقدامات ضروری است.
تجربه کشورهای دیگر در مدیریت بحران آب
کشورهای مختلف جهان با بحرانهای مشابه مواجه شدهاند اما برخی توانستهاند با تدابیر هوشمندانه این بحران را کنترل کنند. برای مثال، کشور استرالیا با اجرای سیاستهای سختگیرانه در مدیریت مصرف آب، کاهش تلفات آب در شبکههای توزیع و استفاده از فناوریهای نوین در کشاورزی توانست بخش عمدهای از مشکلات کمآبی خود را حل کند. بهرهگیری از این تجربیات و بومیسازی آنها میتواند به ایران نیز کمک کند.
خشکسالی و کمآبی امروز دیگر یک هشدار نیست؛ بلکه یک واقعیت است که اثرات آن در حال نمایان شدن است. بیتوجهی به این بحران میتواند آینده اقتصادی و اجتماعی کشور را به خطر بیندازد. تنها با اتخاذ سیاستهای علمی، مدیریت صحیح منابع و مشارکت همگانی میتوان از شدت این بحران کاست و آیندهای پایدارتر را رقم زد. اکنون زمان اقدام است، پیش از آنکه دیر شود.