30 مهر 1404
شماره خبر: 333419

سدهای بی‌جان

سپیدار‌آنلاین: گروه مزایده و مناقصه

سدهای بی‌جان


باران کم می‌بارد و زمین تشنه‌تر از همیشه است. در حالی که سال آبی جدید هنوز به نیمه نرسیده، گزارش‌ها از سراسر کشور حکایت از کاهش چشمگیر بارندگی‌ها و افت محسوس ذخایر سدها دارد.

فتانه محمودخانی / این واقعیت تلخ، بار دیگر بحران آب را از دل آمارها بیرون کشیده و به موضوعی ملموس برای همه شهرها و روستاها تبدیل کرده است.
بر اساس اعلام وزارت نیرو، میزان بارش‌ها در سال جاری نسبت به میانگین بلندمدت حدود ۳۰ درصد کمتر بوده و بسیاری از سدهای کشور تنها نیمی از ظرفیت ذخیره خود را در اختیار دارند. سدهایی که روزی نماد آبادانی و توسعه بودند، امروز در بسیاری از مناطق چهره‌ای خشک و ترک‌خورده دارند. این وضعیت نه‌تنها نشانه یک ناهنجاری اقلیمی بلکه آینه‌ای از سال‌ها بی‌توجهی به مدیریت پایدار منابع آب است.کم‌بارشی امسال را نمی‌توان تنها به حساب تغییرات طبیعی اقلیم گذاشت. گرمایش جهانی، تخریب پوشش گیاهی، توسعه بی‌ضابطه کشاورزی در مناطق خشک و برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی، همگی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا خاک ایران تاب‌آوری گذشته را نداشته باشد. وقتی طبیعت در برابر فشار مداوم تسلیم می‌شود، حتی باران هم اگر ببارد، فرصت نفوذ و تغذیه زمین را پیدا نمی‌کند.در دهه‌های اخیر، سدسازی گسترده به عنوان راه‌حلی فنی برای تأمین آب شهرها و مزارع مطرح شد، اما امروز همان سدها با مخازنی نیمه‌خالی و لایه‌های ضخیم رسوب، خود به نمادی از مصرف‌گرایی و مدیریت ناپایدار بدل شده‌اند. تبخیر بالا، کاهش بارندگی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای موجب شده کارایی بسیاری از این سدها به شدت افت کند. در واقع، سدهایی که قرار بود ضامن حیات باشند، اکنون خود نیازمند احیا هستند.
از سوی دیگر، تکیه سنگین بر منابع آبی در کشاورزی – که بیش از ۸۰ درصد آب کشور را مصرف می‌کند – یکی از چالش‌های بنیادین است. در حالی که سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی کمتر از ۱۵ درصد است، همچنان روش‌های سنتی آبیاری و کشت محصولات پرآب‌بر ادامه دارد. اگر این روند تغییر نکند، بحران سدها تنها آغازگر سلسله‌ای از پیامدهای زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی خواهد بود.در کنار اقدامات فنی، اصلاح الگوی حکمرانی آب و تغییر رفتار عمومی ضرورت دارد. باید از «مدیریت بحران» به «مدیریت پیشگیرانه» برسیم. نصب کنتورهای هوشمند، بازچرخانی آب در صنایع، احیای قنات‌ها و اجرای طرح‌های تغذیه مصنوعی سفره‌های زیرزمینی تنها بخشی از راه‌حل‌هاست. اما هیچ‌یک بدون فرهنگ صرفه‌جویی و مشارکت مردم به نتیجه نخواهد رسید.
افزایش آگاهی عمومی درباره ارزش آب، مهم‌ترین گام برای نجات منابع آبی است. شهروندان باید بدانند که هر قطره آب، هزینه‌ای واقعی برای نسل‌های آینده دارد. استفاده از تجهیزات کم‌مصرف، کاهش هدررفت در فضای سبز و بازنگری در عادت‌های روزمره می‌تواند سهم هر فرد در مهار بحران باشد.بی‌توجهی به این هشدارها پیامدهای سنگینی دارد: خشک شدن تالاب‌ها، گسترش گردوغبار، کاهش تولید محصولات کشاورزی، مهاجرت روستاییان و تنش‌های اجتماعی. اینها نه پیش‌بینی، که واقعیت امروز برخی استان‌هاست. بحران آب، دیگر مسئله‌ای در آینده نیست؛ در حال اتفاق افتادن است.
سدهای بی‌جان، نشانه‌ای از سرنوشت زمینی هستند که زیر فشار بی‌تدبیری به نفس‌نفس افتاده است. اگر امروز در سیاست‌گذاری‌ها، آموزش و مصرف خود بازنگری نکنیم، فردا شاید باران هم نتواند این تشنگی را درمان کند.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود