20 تیر 1394
شماره خبر: 145330

زندگی نامه شهید محمد محمودی اعزامی از کرج به جبهه های جنگ تحمیلی

سپیدار‌آنلاین: گروه یادداشت

زندگی نامه شهید محمد محمودی اعزامی از کرج به جبهه های جنگ تحمیلی


محمد در تاریخ ۲ / ۶ / 1345 در شهرستان کرج در اطراف بیمارستان کمالی متولد شد. وی اولین فرزند خانواده بود. در مدرسه های شهید فهمیده و معلم و در نهایت در مدرسه سعدی تحصیل کرد.از سال ۵۷ به میان جاده نقل مکان کردند و از همان ابتدا عضو بسیج پایگاه حیدر آباد شد.
بخشی از زندگی نامه این شهید گرانقدر را می خوانیم:
محمد محمودی
نام پدر: خانعلی
تاریخ تولد و محل تولد: ۱۳۴۵ کرج
تاریخشهادت: ۴ / ۱۲ / ۶۲
محل و نحوه شهادت: جزیره مجنون – عملیات خیبر
تحصیلات: پایان ابتدایی
دفعات اعزام: ۱ بار (اما دقیقا مشخص نیست)
محل مزار شهید: گلزار شهدای جواد آباد
زندگی نامه شهید:
محمد در تاریخ ۲ / ۶ / ۴۵ در شهرستان کرج در اطراف بیمارستان کمالی متولد شد. وی اولین فرزند خانواده بود. در مدرسه های شهید فهمیده و معلم و در نهایت در مدرسه سعدی تحصیل کرد. از سال ۵۷ به میان جاده نقل مکان کردند. از همان ابتدا عضو بسیج پایگاه حیدر آباد شد و در آنجا دوستان زیادی پیدا کرد که بعدا با هم به جبهه رفتند که از آنها می توان حسین فاضلی و حسن زنگنه را نام برد. بسیار درسخوان بود ولی به کار فنی علاقه داشت به طوریکه برای کمک خرج پدر به کارهای تراشکاری و سلمانی می پرداخت. در زمان مبارزات مردم علیه رژیم شاه در تظاهرات و فعالیت های مردمی و انقلابی شرکت داشت. او با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج حیدر آباد داوطلبانه به جبهه حق علیه باطل اعزام شد. هرگاه به مرخصی می آمد و از شروع یک عملیات آگاه می شد بسیار افسوس می خورد که در این عملیات حضور نداشته و بی تاب رفتن می شد. در زمان مرخصی شبها روی فرش می خوابید علت را جویا می شدیم. می گفت: رزمندگان در شرایط سخت به سر می برند و روی زمین ناهموار شب را به صبح می رسانند. چطور تحمل کنم که آنها سختی بکشند و من در جای گرم و نرم بخوابم.
محمد در جبهه حق علیه باطل
محمد شبها در جبهه همراه همرزمانش در دعای کمیل شرکت می کرد. او در جبهه به مجروحین و جانبازان کمک بسیاری می کرد. هنگام بازگشت به جبهه نمی گذاشت مادرش پشت سرش آب بریزد، چرا که دل بسته این دنیا نبود و خیال بازگشت نداشت و فکر می کرد با این کار به سلامت برمی گردد در حالیکه آرزوی او شهادت بود و بالا خره به آرزویش رسید و پس از ۳ بار اعزام به فیض شهادت نائل شد. او جز ۱۲ نفر خط شکن اعزامی از کرج بود و پس از شهادت او دوستانش عهد بستند که راه اورا ادامه دهند.
نقل از مادر:
محمد خیلی با حیا بود و نمی گذاشت موقع بازگشت به جبهه او را ببوسم. همسایه ها او را بسیار دوست داشتند و هم اکنون نیز از من می خواهند محمد طلب شفاعت برایشان کند.
نقل از مادر از خبر شهادت:
یک شب قبل از اینکه خبر شهادت پسرم را به من بدهند در خواب دیدم که در جایی مثل نماز جمعه بودم و بسیار شلوغ بود و خواهران چادر مشکی زیادی آنجا بودند. یک مرد به سمت من آمد و گفت مادر محمد محمودی کیست؟ گفتم: من هستم از خواب پریدم و منتظر بودم که خبر شهادت او را بشنوم و در واقع به من الهام شده بود.
شهادت محمد:
محمد در عملیات خبیر و جزیره مجنون در ۴ / ۱۲ / 1362 به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید:
باری پدر و مادر عزیزم می دانم در چنین لحظه ای غمگین هستید ولی خب باید بگویم مرا حلال کنید چون شهادت در راه خدا بهترین نعمت است و تو ای برادر عزیزم احمد جان درس های خود را خوب بخوان تا مشت محکمی بر دهان ابرقدرت ها باشد، و کارهای خوب انجام بده تا خدا از تو راضی باشد. پدر از تو می خواهم که از همه اقوام از طرف من حلالیت بطلبی و بگو من شرمنده روی شما هستم، بدی های من را ببخشید و دوم اینکه از طرف بچه ها حلالیت بطلب.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود