حضرت مسلم (ع)؛ از حرکت به سمت کوفه تا شهادت در غربت
سپیدارآنلاین: گروه یادداشت
حضرت مسلم بن عقیل (ع) که در پانزدهم رمضان سال 60 هـ . ق به دعوت کوفیان روانه این سرزمین شده بود تا برای امام حسین (ع) بیعت بگیرد، سرانجام در هشتم ذی حجه همین سال و در فصلی از غربت جام شهادت نوشید تا این..
نامهربانی ها مقدمه ای باشد برای ظلم بزرگ در حق کاروان سیدالشهداء و رقم خوردن تاسوعا و عاشورای حسینی (ع)؛ یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد؟ در آستانه فرا رسیدن ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر قرار گرفته ایم و از در و دیوار شهر صدای ناله و فغان برخاسته است، زمین و زمان داغدار شخصیتی هستند که جایگاهش نزد خداوند متعال و پیامبران الهی ممتاز و نمونه می باشد. همه ساله و در این روزهای خاص، همه شهر در عزای پسر فاطمه (س) و 72 تن از یاران با وفای ایشان سیاه پوش می شود و هر کس به سهم خویش برای برگزاری هرچه باشکوه تر مجالس و تکایای عزاداری سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) می کوشد؛ پرچم های سیاه و قرمز از فراز مساجد، تکایا و حسینیه ها بر افراشته می شود، داربست ایستگاه های صلواتی برپا می گردد و علامت ها پس از یک سال انتظار دوباره برای حرکت در خیابانها لحظه شماری می کنند. در این بین، مدیریت شهری کرج با درک صحیح از واقعه عظیم تاسوعا و عاشورای حسینی (ع) با تشکیل کمپینی تحت عنوان «خط سرخ» که بر شعار «ده تا ابد الدهر» استوار است، در نظر دارد تبلیغات محیطی منسجم و یکپارچه ای را به منظور سیاه پوش کردن ایران کوچک در ایام محرم و صفر اجرا و پیاده سازی نماید و همچنین شهروندان را پیرامون رویداد بزرگی که در تاسوعا و عاشورای حسینی (ع) رقم خورده است، به تفکر و تامل دعوت نماید. تاکید این کمپین بر «ده تا ابد الدهر» به این معنا می باشد که خون سرخی که در دهم محرم سال 61 هـ . ق به ناحق بر ارض کربلا به زمین ریخته شد و نهضتی که امام حسین (ع) و یاران با وفای ایشان در مسیر عدالت طلبی و حق محوری به پا کردند، تا قیامت و ابد الدهر امتداد خواهد داشت و ان شاء الله منتقم کرار خون سرور و سالار شهیدان کسی جز مهدی فاطمه صاحب الزمان (عج) نخواهد بود. فصل آغاز کمپین «خط سرخ شهادت» که ابتکاری از سوی حوزه برندسازی اداره کل ارتباطات و امور بین الملل شهرداری کلانشهر کرج است، دارای چند فصل متفاوت می باشد که همراه با اشعار و ابیاتی در سطح شهر به اکران در می آیند و شهروندان را برای تفکر پیرامون بیشتر پیرامون وقایع تاسوعا و عاشورای حسینی (ع) به تفکر و تامل وا می دارد. بخش آغازین این کمپین دینی فرهنگی حرکت حضرت مسلم ابن عقیل (ع) به سمت کوفه در رمضان سال 60 هجری قمری می باشد که به دنبال ارسال ده ها هزار نامه از سوی کوفیان برای بیعت با امام حسین (ع)، آن حضرت پسر عموی خود حضرت مسلم را روانه این سرزمین می کند تا به بررسی اوضاع عراق بپردازد و در صورت راستین بودن این دعوت، امام معصوم (ع) را نیز برای پیوستن به این جریان مطلع نماید؛ « یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد؟» ری، پس از آن که نامههای بیشمار مردم کوفه به امام حسین (ع) رسید، آن حضرت، مسلم بن عقیل (ع) را در پانزدهم رمضان سال ۶۰ هـ .ق. به جانب کوفه روانه ساخت و در پاسخ به نامههای آنان چنین نوشت: «به سوی شما برادر و پسر عمویم، مورد اعتماد اهل بیت خویش، مسلم بن عقیل را فرستادم؛ اگر او برای من بنویسد که رأی و نظر بزرگان شما بر آن چه در نامههایتان منعکس شده متفق گردیده است به زودی به سوی شما خواهم آمد، ان شاء الله.» مردم کوفه در ابتدا استقبال شایان و بینظیری از حضرت مسلم (ع) به عمل آوردند ولی با تطمیع و تهدید عبیدالله بن زیاد، جملگی مسلم را تنها گذاشتند و با این عمل ناجوانمردانه آنها، در انـدک زمانی آن حضرت در اوج مظلومیت وغربت به دست عبیدالله بن زیاد ملعون به شهادت رسید.
چگونگی شهادت حضرت مسلم (ع)
کشتن مسلم را به «بکربن حمران احمری» سپردند، کسی که در درگیریها از ناحیه سر و شانه با شمشیر مسلم بن عقیل مجروح شده بود. مامور شد که مسلم را به بام «دارالاماره» ببرد و گردنش را بزند و پیکرش را بر زمین اندازد. مسلم (ع) را به بالای دارالاماره می بردند، در حالی که نام خدا بر زبانش بود، تکبیر می گفت، خدا را تسبیح می کرد و بر پیامبر خدا و فرشتگان الهی درود می فرستاد و می گفت: خدایا! تو خود میان ما و این فریبکاران نیرنگ باز که دست از یاری ما کشیدند، حکم کن! جمعیتی فراوان، بیرون کاخ، در انتظار فرجام این برنامه بودند. مسلم را رو به بازار کفاشان نشاندند. با ضربت شمشیر، سر از بدنش جدا کردند، و... پیکر خونین این شهید آزاده و شجاع را از آن بالا به پایین انداختند و مردم نیز هلهله و سروصدای زیادی به پا کردند؛ « شیشه از بام که افتاد صدایی دارد...»