31 فروردین 1395
شماره خبر: 161454

زندگی نامه شهید علی رفیعی دولت آبادی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی

سپیدار‌آنلاین: گروه یادداشت

زندگی نامه شهید علی رفیعی دولت آبادی اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی


شهید علی رفیعی دولت آبادی در سال 1338 در خانواده ای مستضعف و فقیر و در عین حال مذهبی و مومن و معتقد به اسلام دیده به جهان گشود و...
زندگی نامه این شهید بزرگوار به شرح ذیل است: شهید علی رفیعی دولت آبادی در سال 1338 در خانواده ای مستضعف و فقیر و در عین حال مذهبی و مومن و معتقد به اسلام دیده به جهان گشود و پس از سالها رنج و سختی در دامان پاك و زحمتكش دوران كودكی را سپری كرد و مانند همه مستضعفین در شرایط نامطلوب (از نظر اقتصادی) در كارخانه قند كرج بسر برد. وی جهت فراگیری علم و دانش دوره ابتدایی را در مدرسه پهلوی سابق (مالكی فعلی) شروع به تحصیل نمود و بعد از تحصیلات ابتدایی به دوره راهنمایی راه یافت و كلاس اول راهنمایی را در مدرسه خشایار سابق پشت سر گذاشت اما به علت فقر مالی و نداشتن امكانات ناگزیر از تحصیل دست كشید و بعد به جستجوی كار پرداخت تا شاید بدینوسیله كمك خرجی برای خانواده اش باشد. ابتدا در چند كارخانه در جاده تهران ـ كرج مشغول به كار شد و سپس چندی بعد برای یادگیری حرفه در كانون حرفه ای كرج ثبت‌نام نمود و در آنجا فن ریخته‌گری را انتخاب و به طور كامل در این رشته مهارت لازم را به دست آورد و مدت یكسال در میانجاده در مغازه ریخته‌گری مشغول به كار شد. وی در كنار كار تحصیلات خود را به طور شبانه ادامه میداد و بعد از چندی به موسسه تهیه نهال و اصلاح بذر كرج رفت و در آنجا مشغول به كار شد از آنجایی كه مبارزه را با رژیم پهلوی شروع كرده و با این رژیم ناسازگار بود به همین جهت با كوشش فراوان و با آگاهی كامل از رفتن به خدمت نظام سربازی نرفت و سر باز زد تا سرانجام معافیت پزشكی خود را دریافت كرد. شهید نامبرده همچون شهدای عزیز این سرزمین دعوت امام را لبیك گفته و فعالیت سیاسی و مبارزه با رژیم را به طور علنی آغاز نمود و بعد از پیروزی انقلاب به فرموده امام جامه عمل پوشانید و در بسیج محلی كارخانه قند كرج (ناحیه 7) مشغول فعالیت و انجام وظیفه كرد. در اوایل سال 58 جهت تشكیل خانواده با خانمی محترم از خانواده ای كشاورز و زحمتكش و مومن ازدواج نمود و زندگی سادهای را شروع نمود و لیكن ازدواج نه تنها مانع فعالیت روزافزون شهید نشد بلكه هسمر شهید نیز در این زمینه با او همگام شد و فعالیتهای خود را با دیگر خواهران عضو انجمن اسلامی كارخانه قند شروع كرد. با شروع جنگ تحمیلی فعالیت شهید بیشتر شد و برای اولین بار در پاییز سال 60 جهت سركوبی مزدوران بعثی رهسپار شد و دوره آموزشی نظامی را در شهر اصفهان طی نموده و بعد عازم جبهه شد و مدت سه ماه در جبهه بود و بعد از سه ماه به مدت 15 روز جهت دیدار با خانواده به مرخصی آمد و بعد از مرخصی مجدداً به جبهه برگشت. سرانجام در عملیات فتح الفتوح و با كلمه رمز یا زهرا در جبهه تپه سبز دشت عباسی به درجه رفیع شهادت نائل گردید و به لقاءالله پیوست و پیكر پاكش نه روز بعد از شهادتش تشییع شد.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود