18 مرداد 1395
شماره خبر: 167958

نشست کتاب خوان در کتابخانه امام حسن مجتبی(ع) برگزار شد

سپیدار‌آنلاین: گروه فرهنگی

نشست کتاب خوان در کتابخانه امام حسن مجتبی(ع) برگزار شد


نشست کتاب خوان کودک و نوجوان با معرفی 6 کتاب با مشارکت اعضای کودک و نوجوان کتابخانه امام حسن مجتبی(ع) برگزار شد.
با نامگذاری سال ۱۳۹۵ با عنوان «سال خواندن» از طرف دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتابخانه امام حسن مجتبی(ع)بختیار در شهرستان نظرآباد به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) و گرامیداشت روز دختر اقدام به برگزاری نشست کتاب خوان کودک و نوجوان کرد در این نشست که با حضور گسترده اعضای کتابخانه امام حسن مجتبی (ع) برگزار شد 6 نفر از اعضاء به معرفی کتابهای خود برای حاضرین پرداختند.
به خاطر یک اسب، نوشته علیم حکمت/ارائه توسط فرشته حکیمی(عضو کتابخانه)
این کتاب، داستانی است درباره اسب‌های مسابقه‌ای که ماجرای آن در کشور ترکمنستان روی می‌دهد ، این کتاب در 14 فصل به رشته تحریر درآمده که عناوین برخی از آن‌ها بدین قرار است؛ اسب سرکش، اوروس و ملا، اوروس و ارباب، اولین دوست، تعقیب در باتلاق‌ها، یک روز بی‌حاصل و نقشه جسورانه.رستم اسب سرکشی است که نمی‌گذارد کسی به او نزدیک شود، او حتی «نظامی بای» ارباب قلعه را به زیر افکنده است، ولی «اوروس»، مهتر تنها و بی‌کسی که شب‌ها در طویله می‌خوابد، با رستم دوست می‌شود، آن دو در پی این دوستی برای نجات از خشم و حسادت ارباب از قلعه می‌گریزند، اما هنگام مسابقه بزکشی ارباب و مهتر رودرروی هم قرار می‌گیرند و...
عبادت و نماز، نوشته جواد محدثی/ارائه توسط مرضیه اکبری(عضو کتابخانه)
این کتاب یکی از کتاب های نوجوانان است که شامل شعر و مصراع های زیباست که درک ما را از این کتاب بیشتر می کند. این کتاب شامل احادیث بسیار زیبای از امیر المومنین می باشد.
قصه ما مثل شد، نوشته محمد میرکیانی/ ارائه توسط فائزه اخلاقی(عضو کتابخانه)
مجموعه پنج جلدی کتاب قصه ما مثل شد شامل صد و ده قصه حکایت و مثل است. آقای میرکیانی این ضرب المثل و قصه ها را از کتابها و منابع مختلف انتخاب و بازنویسی کرده است. ایشان در تالیف کتاب سعی کرده اند ساده یکدست و خلاصه بنویسند چرا که این کتاب برای مخاطبین نوجوان تالیف گردیده است. «داستان های خواندنی در شب های ماندنی» است. این مجلّد حاوی داستان هایی با مضمون اخلاقی و پندآموز است. هر داستان بیان گر ضرب المثلی از ضرب المثل های رایج در زبان فارسی است که برای گروه سنی کودک و نوجوان به نگارش در آمده است. آنها با خواندن این داستان ها با چگونگی شکل گیری ضرب المثل ها آشنا می شوند. برخی از عنوان های این داستان ها عبارت اند از: «تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود»؛ «بالاتر از سیاهی رنگی نیست»؛ «عطایش را به لقایش بخشید»؛ «تو نیکی می کن و در دجله انداز»؛ «هفت خوان رستم»؛ «عهد بوق»؛ «ماست ها را کیسه کرد»؛ «کینه مشتری» و «بادمجان دورقاب چینی...
بگو ما هم بخندیم، نوشته شهرام شفیعی/ارائه توسط الناز رمضانی(عضو کتابخانه)
مجموعه‌ای از جوک‌های تالیفی شهرام شفیعی در قالب یک مجموعه 9 جلدی از سوی نشر پیدایش به چاپ می‌رسد. این پنجمین جلد از این مجموعه است که در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد «بگو ما هم بخندیم»، علاوه بر رعایت ساختار لطیفه که کوتاه است و نکته‌سنج، از زبانی ساده و روان برخوردار است و جنبه تالیفی دارد؛ یعنی حاصل دید و نگارش شهرام شفیعی است
آدم برفی،نوشته مریم پوریامین/ارائه توسط معصومه بربری(عضو کتابخانه)
کتاب مجموعه ای از 17 داستان کوتاه که برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است و نویسنده در آن تلاش کرده مضامین و مفاهیم اخلاقی-اجتماعی و باورهای دینی را به زبان شیرین به نوجوان آموزش دهد و او را به تفکر در این مباحث وا دارد،همچنین خواست ها و آرزوهای نوجوان و انتظار او از والدین و سایر اعضای خانواده را در متن داستان بیان کند.
لطیفه های شیرین لطایف الطوایف، نوشته علی بن حسین فخر الدین صفوی/ارائه توسط حدیثه زارع دار(عضو کتابخانه)
کتاب لطایف الطوایف نوشته مولانا فخرالدین علی صفی است. او در هرات به دنیا آمد و دوران جوانی را نیز در این شهر گذراند. فخرالدین دو بار به سمرقند سفر کرد و از خواجه احرار که در تصوف مرید او بود، اجازه ذکر گرفت. فخرالدین هم مانند پدرش مولانا کمال‌الدین حسین الکاشفی موعظه می‌کرد و بنا به طبع لطیف و شاعرانه‌اش، ابیات زیبایی را که می‌سرود، هنگام وعظ به کار می‌برد.در سال 938 هجری قمری عبیدالله خان ازبک، هرات را محاصره کرد و مردم با سختی و قحطی رو به رو شدند. راه آب و آذوقه بر مردم شهر بسته شده بود و روزگار چنان سخت می‌گذشت که مردم بر سر گوشت سگ و گربه به جان هم می‌افتادند. در این شرایط فخرالدین که درویش مسلک و عارف بود، بیش از دیگران رنج می‌کشید به طوری که در یکی از یادداشت‌هایش، دوران محاصره هرات را حبس یک ساله نامید و در سال 939 زمانی که عبیدالله خان و لشگریانش از هرات فراری شدند و محاصره شهرشکست، فخرالدین علی صفی به قصد پیدا کردن جایی امن و آرام، هرات را ترک کرد و به غرجستان رفت تا نزد شاه محمد سیف‌الملوک برود.شاه‌محمد سلطان، فخرالدین علی صفی را به گرمی و با احترام پذیرفت. فخرالدین هم در پاسخ محبت‌های شاه، قصیده‌ای در مدح او سرود و لطایف الطوایف را که نتیجه سال‌ها تلاشش بود، در کتابی گردآوری و به او تقدیم کرد. لطایف الطوایف در 14 باب نوشته شده است که هر باب آن چندین فصل دارد و کتاب «لطیفه‌های شیرین لطایف الطوایف» هم شامل گزیده‌ای از 100 حکایت این کتاب است که توسط مرجان کشاورز بازنویسی و نیلوفر میرمحمدی تصویرگری شده است.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی شود