آوازهای ناشنیده
سپیدارآنلاین: گروه گفتگو
«سجاد شوشتری» هنرمند کرجی است که از کودکی به موسیقی و آواز سنتی علاقهمند بوده و با ورود به مدرسه و شرکت در سرود، قرآن و تواشیح استعداد خود را دنبال میکند.
. در 13 سالگی و کنار یکی از دوستانش که نوازنده سهتار بوده، آواز خواندن را شروع کرده و 2 سال بعد به طور جدی وارد این هنر میشود.شوشتری با وجود سختیها و موانعی که در مسیر بوده، با علاقه و پشتکاری که داشته در مسیر انتخابی خود پیشرفت خوبی کرده و با شرکت در جشنوارههای موسیقی توانسته رتبههای کشوری و افتخار برای خود و شهرش به دست آورد.اما به دلیل کوتاهی و عدم حمایت از سوی برخی نهادهای فرهنگی، خیلی از کرجیها از وجود این صدا و استعداد در شهرشان بیخبرند و چهبسا هنرمندانی مانند شوشتری بسیارند که در هنرهای مختلف دیده نمیشوند و بهناچار راهی پایتخت میشوند. گفتوگوی همشهری با این هنرمند را میخوانید.
در گذشته خانوادهها بهراحتی با هنر خوانندگی موافقت نمیکردند؛ در مورد شما این موضوع چطور بود؟
خانوادهام مخالفتی نداشتند، اما خیلی هم جدی نمیگرفتند، اما خودم میدانستم چه میخواهم. مسیر سخت بود، اما با استعداد و علاقه زیادی که داشتم توانستم به آنچه میخواهم برسم. دوست داشتم در هنرستان موسیقی درس بخوانم، اما درست زمان ورود من به این دوره، تنها هنرستان موسیقی کرج تعطیل شد و من باید به تهران میرفتم که این برایم مقدور نبود و بهناچار در رشته نقشهکشی تحصیل کردم، اما موسیقی را رها نکردم. آواز را نزد استادان محمد ملاآقایی، مظفر شفیعی و علی مومنیان که مکتب اصفهان را کار میکند یاد گرفتم.
از موفقیتهایتان بگویید.
سال 84 برای اولین بار در سالن میلاد کرج به طور رسمی روی سن رفتم و کنسرتی با تنظیم بیژن زنگنه را اجرا کردم. سال 87 در سالن امام علی(ع)، جشنواره موسیقی در شب آواز ایرانی در فرهنگسرای نیاوران، اجراهایی در شبکههای جامجم و البرز به عنوان میهمان داشتم و در مسابقات شب آواز ایرانی که حوزه هنری برگزار کرد، با داوری فریدون شهبازیان، شاه زیدی و شفیعی رتبه دوم را کسب کردم که این رتبه برای من خیلی بیشتر از یک آلبوم ارزش داشت، چراکه بین حدود 90 خواننده که همه سالم بودند رتبه آوردم. با توجه به اینکه جشنواره موسیقی معلولان را نیز در پیش داریم، من با حمایت دوستان کارهایش را انجام میدهم. این جشنواره توسط انجمن حمایت از معلولان «هنرمند آهوان» در پاییز برگزار میشود.
در مورد آلبوم خود بگویید و آیا برای این آلبوم حمایتی هم داشتید؟
«آلبوم هنوز عاشقت هستم» اولین آلبومم است که با آهنگسازی مصطفی مومنیان و ترانهسرایی «محمد مفتاحی» که از 6 قطعه و تصنیف تشکیل شده و اشعاری که مختص این آلبوم گفته شده، در سال 96 با مجوز منتشر شد. هیچ حمایتی نداشتم و همه هزینههای آلبوم با خودم بود.
چه موانعی پیش پای هنرمندان موسیقی وجود دارد؟
برای گرفتن مجوز کنسرتها موانع زیادی پیش پای همه هنرمندان وجود دارد. این موانع را برای من در شرایطی که دارم و باید مسیر نامناسب شهری را طی کنم و حداقل 20 پله اداره ارشاد را بالا بروم، در نظر بگیرید.هزینههای اجاره سالن و اجرای یک کنسرت بالاست و حتی اگر تمام بلیتها را هم بفروشیم، باز هم متضرر میشویم و هیچ حمایتی در این زمینه وجود ندارد. برخی کنسرتهای بیکیفیت که نمیتوان به طور جدی به آنها نگاه کرد، اما جنبه پولسازی و توجیه اقتصادی دارند و بلیتهای گرانتری هم میفروشند مانع میشوند موسیقی خوب به گوش مردم برسد. برای موسیقی خوب برنامهریزی مناسبی وجود ندارد.
شرایط معلولان در جامعه را چطور بیان میکنید؟
شرایط جامعه حتی برای افراد سالم نیز مناسب نیست. امکانات حملونقل عمومی و معابری که به دلیل نبود زیرساختها و همچنین نظارت کافی برای تردد معلولان مناسب نیست و وضعیت اشتغال و بیکاری جوانان، شرایط را برای 8 درصد جامعه معلول هزاران بار سختتر از دیگران میکند، اما باز هم نمیتواند مانعی برای رسیدن به هدف باشد. من از حدود یک سالگی از 2 پا دچار معلولیت فلج اطفال شدم. آموزشگاهی که میرفتم طبقه دوم بود و نمیتوانستم بالا بروم و استادم داخل خودرو جلسات آموزش را انجام میداد. هدف و تلاشم در این مسیر مهم بود و معلولیت نهتنها مانعی برای من نبود، حتی جاهایی دلیل پرتاب من بود، مثلا وقت و زمانی را که دوستانم به بطالت میگذراندند، من به تمرین بیشتر مشغول بودم.
حمایتی از هنرمندان معلول در استان داریم؟
ما انجمن موسیقی استان البرز را داریم که انواع جشنوارههای موسیقی ویژه معلولان را برگزار میکند. این انجمن زیر نظر اداره ارشاد است، اما اگر پافشاری و پیگیریهای این انجمن نباشد، برای معلولان هیچ کاری انجام نمیشود. سال گذشته جشنواره موسیقی جوان، جشنواره موسیقی فجر، جشنواره موسیقی تکنوازان در استان برگزار شد که همه را از سکون درآورد و اکنون جایی هست که نوازندهها کارهایشان را ارائه دهند و جایی هست که بدون پرداخت هزینه دیده و شنیده میشوند.
چه چیزی در جامعه شما را آزار میدهد؟
دوست ندارم زیر سایه معلولیت باشم، معلولان کمتر از دیگران توانایی ندارند. من هم مانند دیگر خوانندهها میخوانم و توانایی و استعداد خود را دارم، پس استعداد و برابری تواناییها باید در نظر گرفته شود. اما این فرهنگ در جامعه ما وجود ندارد و همین امر باعث صدمه به هنرمند معلول میشود. در برنامههای تلویزیونی ما اولین چیزی که مطرح میشود معلولیت است بعد هنر یا استعداد افراد و وقتی یک خواننده به عنوان معلول مطرح میشود، باعث میشود حامی مالی کار وی را جدی نگیرد و حمایت نکند. لزومی ندارد وقتی یک معلول که هنر یا توانایی خاصی دارد روی سن و یا در برنامه تلویزیونی حاضر میشود اول معلولیت او مطرح شود. مردم خود او را میبینند. مهم توانایی و هنر اوست که باید ارزیابی شود، اما عنوان معلولیت برای هنرمند مانعی برای دیده شدن توانایی و پیشرفت آنها میشود.
تدریس هم دارید؟
بله آموزش آواز هم دارم و از این راه کسب درآمد میکنم، اما شرایط فیزیکی حدود 90 درصد آموزشگاهها مناسب نیست و تنها 2 آموزشگاه خاص در کرج هست که در آنها میتوانم آواز را تدریس کنم. اولین اتفاق که جامعه معلولان را خیلی اذیت میکند، خانهنشینی آنهاست. خیلی از معلولان هفتهها یا ماهها از خانه خارج نمیشوند و از نگاه مردم یا شرایط شهر میترسند. اینکه در اجرای پروژهها و تخصیص امکانات برای معلولان فکر نمیشود ما را شهروند درجه 3 میکند. همچنین خیابانبندیهای نامناسب، نبود شرایط تردد و بیتوجهی دیگران به قانون شرایط را برای معلولان سخت و آنها را خانهنشین میکند.
انتظار از مسئولان
سجاد شوشتری : برخی سمنها و موسسات خیریه با عنوان معلولان تشکیل میشود، اما فقط به اسم معلولان است و کاری انجام نمیدهند و برای منافع شخصی هزینه میکنند. اینها با فریب مردم خیری که با هدف کمک به معلولان هزینه میکنند، برای منافع شخصی سودجویی میکنند. در البرز از این موارد داریم که با معرفی و شکایت از آنها پیگیر هستیم. از مسئولان میخواهم که نظارت بیشتری روی فعالیت این نهادها داشته باشند تا به اسم معلولان سودجوییهای شخصی نشود. تعریف معلولیت در جامعه ما درست نیست، ما هم مثل بقیه زندگی میکنیم و همان تواناییها و حتی در برخی موارد توانایی بیشتری داریم، اگر مانعتراشیها و نگاه نامناسب جامعه نباشد، بچههای معلول هم میتوانند از استعدادهای خود استفاده کنند.
منبع:همشهری